سفارش تبلیغ
صبا ویژن

توسعه سینمای فاخر

 

در دوستِ بخیل، خیری نیست . [امام علی علیه السلام]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?

پنج شنبه 87/12/29  ساعت 1:48 صبح

را کاندید شدی؟

نامه فاطمه رجبی به میرحسین:

باز از گلوی منشاء گرفته از قدرت دولت نهم نوای جدیدی ساز شد . زن سخنگوی دولت نهم نامه ای به میر حسین نگاشته و پاسخ طلبیده است. در شان نخست وزیر دوران امام نیست با امثال این افراد دهان به دهان شود.اما برای اینکه اینان به توهم بی پاسخ نماندن اراجیفشان نیفتند من پاسخی کوتاه به سوالات زن سخنگوی دولت نهم داده ام. قضاوت با خوانندگان:

جناب آقای میرحسین موسوی
سلام علیکم
اول.
وقتی کتاب «امریکا شیطان بزرگ» از تألیفات خود را برایتان فرستادم، نوشتم: «تقدیم به نخست‌وزیر محبوب دوران طلایی امام». بنابراین شما را به عنوان مسؤول محبوبی در آن دوران قبول دارم که یکی از مجریان «برنامه‌ها، تصمیمات و رهنمودهای حضرت خمینی (رضوان الله تعالی علیه)» بودید. 
دوم.
وقتی یکی از نشریات مدافع ارزش‌های اسلامی در سال‌های پایانی اصلاح‌طلبی مطلبی علیه شما نوشت، با مدیرمسؤول تماس گرفتم و اعتراض کردم. گفت: ممکن است در انتخابات وارد بشود. گفتم: در این بی‌داد براندازانه اصلاح‌طلبی، موسوی غنیمت است. گفت: اما یکی از بستگانش (نام برد) دارای فلان عقاید است و زمینه تاخت و تاز پیدا می‌کند. روشن بود که من نه اهل «قصاص قبل از جنایتم» و «نه از زمره مافیاگرانم که کسی را به گناه دیگری بی‌آبرو کنم و مجازات». در نتیجه نپذیرفتم. علاوه بر آن که در آن دوران سیاه حکومت محمد خاتمی،

 معنی حکومت را هم فهمیدیم ...با هر 9 روز یک توطئه برعلیه دولت پاسخگو

 و انفعال و ذلیلی راست‌های ناراست و عدم قبول آنها، به هر حال شما را غنیمت می‌دانستم. این دانش به گذشته بر می‌گذشت و به شناخت شما در دهه اول!
سوم.
این روزها پس از گذشت دو دهه سکوت و پنهانی، شما فعال شده‌اید! فعالی پر از ابهام و مسأله‌برانگیز! فعالی که هر روز نامش به عنوان نامزد ریاست‌جمهوری دهم بر سر زبان است، و تصویرش کنار محمد خاتمی، یا سیدحسن خمینی آن هم در جلسات پرمفسده مشارکتی‌ها، کارگزارانی‌ها و به طور کلی اصلاح‌طلبان بیگانه‌پرست و اسلام‌ستیز منتشر می‌شود.
می‌خواستم بنا به ارادتی که به دلیل نخست‌وزیریتان به شما داشتم، پرسش‌هایی را مطرح کنم، از آن جمله:
1. ورود یا فعال‌شدنتان به دلیل کدام کمبود نیرو، یا کدام شرایط حاد برای اسلام و انقلاب است؟ بگویید تا ما هم مطلع  شویم.
کمبودعقل

2. آیا حضورتان در کنار عناصر نامشروع و نامقبول، اعلان عقیده، روش و برنامه‌ای سیاسی است؟

نامشروع و نامقبول از نظر شما مشروع و مقبول مردم است.
3. آیا بیرون آمدنتان از پناهنگاه و تصویری‌شدن (هنوز خیلی صوتی نشدید) سیاسی‌ در بدترین جلسات سیاسی پیامی دارد؟

متاسفم که متوجه پیام نشده اید!
4. آیا نامزدی شما برای رضای خداست؟ یا در مسیر تشکیل دولت وحدت ملی ناطق‌نوری و لاریجانی و کرباسچی؟ یا ایجاد دولت نجات ملی محمد خاتمی؟
ادامه راه خاتمی
5. آیا راست‌های ناراست همان غیرمقبولان مطرود ملت که در انتخابات نهم، همه و همه بیش از 5/1 میلیون رأی نداشتند، پشتوانه فعال‌شدن و خروجتان از خفا شده‌اند، یا توصیه‌ها و توطئه‌های مافیاگران قدرت و ثروت از اصلاح‌طلبی برانداز؟ شاید هم مثلث لاریجانی، قالی‌باف و رضایی مشوق حضور و ورودتان گردیده است؟

پیام  میر حسین به خاتمی را 100بار بخوانید
6. آیا مدافع اقتصاد اسلامی تبیین‌شده از سوی امام خمینی – که درود خدا بر او باد - هستید، یا سرمایه‌خواری مافیاگرانه را پذیرا شده‌اید؟
اقتصاد یک علم است و علم ایستایی ندارد. محروم ساختن ملت از پیشرفت علم ظلم به ملت است.
7. با «عدالت» و «اسلام علوی علیه‌السلام» چه میانه‌ای دارید؟ امام عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف و ظهور را چگونه می‌بینید؟
نظر شما چیست؟
8. امریکا را شیطان بزرگ و اسرائیل را غده سرطانی می‌شناسید؟ یا با حقوق بشر امریکایی و دموکراسی خداستیز و عوام‌فریب و ضدمردمی به صحنه آمده‌اید؟
بیگانگی و ضدیت  امثال شما با دموکراسی مشص است . نیازی نیست با چسباندن آن به عبارات ناخوشایند نیات خود را مخفی سازید.

9. با فمینیسم و ابزارسازی از جوانان و آزادی‌های مورد قبول 16‌ساله در عرصه قدرت و ثروت چه ارتباطی دارید؟ خویشاوند‌سالاری، تبعیض‌گرایی، خانواده‌سالاری، آقازادگی و چپاول اموال و انفال توسط آقازاده‌ها و مدیران لایق و باتجربه 16ساله، یا 27ساله مورد قبولتان است؟
مخالف

10. آیا اسلام مرفهین بی‌درد، عافیت‌طلبان، اشرافیت و سرمایه‌داری یا همان اسلام امریکایی را روی‌گردانید؟ آیا اسلام پابرهنه‌ها، مستضعفان، انقلابیون، جهادگران و شهادت‌طلبان را راه و رسم کارساز در برابر دنیای پیشرفته و متمدن امریکا و اسرائیل می‌دانید یا خیر؟
اگر این عبارات از امام به جای مانده است میر حسین هم نخست وزیر محبوب امام و ملت است.

11. ولایت مطلقه فقیه یا همان اساس مشروعیت نظام و قانون‌ اساسی را چه‌قدر باور دارید؟ روحانیت و مرجعیت این پاسداران شریعت را چگونه؟

ولایت  فقیه قانونی است چون در قانون اساسی آمده است.قانون اساسی چون به تایید ملت رسیده مشروع است. برعکس می بینید  چرا؟

12. به طور کلی عامل بقا، اعتلا و استمرار نظام اسلامی را در دیپلماسی مقتدرانه علیه سلطه‌گران و جهانخواران می‌دانید یا تسلیم و ذلت، آیا انفعال و عقب‌نشینی و تعظیم در برابر زورگویی‌های امریکا و انگلیس یا فرانسه و اسرائیل را «اعتمادسازی»، «تشنج‌زدایی»، «بیرون‌آمدن از انزوا» دانسته، نه تنها «تعطیل کامل هسته‌ای» بلکه «جاسوسی و به مخاطره‌افکندن کشور و ملت» را اقدامی «سنجیده»، «غیرشتابزده»، «مدبرانه»،‌ «خردمندانه» و ... می‌پسندید؟ و به این گونه مدیران لایق و باتجربه فخر می‌فروشید؟
دیپلماسی وارداتی است . می دانستید؟

13. باز هم می‌گویم، با انتظار و ظهور، عدالت‌گستری جهانی و وجود ذی‌جود منجی عالم و دکترین مهدویت عجل‌الله تعالی فرجه الشریف در حاکمیت چقدر موافقید؟ واژگان خرافه، جمود، تحجر و ... که در اطلاعیه غیرقانونی و خارج از مسؤولیت و غیرمعمول شما در فاصله 27 خرداد تا سوم تیر 1384 تصریح شد، حول این باور می‌چرخد، یا «هیأت‌های عزاداری سیدالشهدا» یا «گفتمان مبتنی بر آموزه‌های اصیل انقلاب و اسلام» را شامل می‌شود؟
هرچه در چارچوب قانون اساسی قرار گیرد مقبول و الا مردود است.

14. تمدن و پیشرفت، علم و فن‌آوری و اقتصاد و سیاست در دیدگاه شما، در دایره اسلام و تشیع قابل‌قبول است، یا به ژاپن و کره جنوبی، امریکا و اروپا محدود می‌شود؟
علم  وفن آوری روز را باید در دورترین سرزمین ها جست.
15. دگراندیشان و تجدیدنظرطلبان، وابستگان به بیگانه، غارتگران بیت‌المال، فاسدان و منحرفان عقیدتی و عملی در طول سه‌دهه پس از حاکمیت نظام اسلامی، حلقه مدیران دائمی، ویژه‌خواهان و امتیازطلبان، رانت‌خواران و احزاب – این یادگاران سیاست اموی – را چگونه می‌نگرید، و در دولت شما چه جایگاهی دارند؟
اگر گذاشتند میر حسین دولتی تشکیل دهد خواهید دید
16. با رانت‌خواری و آقازادگی و بهره‌مندی از پست‌ها و مقام‌ها چه میانه‌ای داشته‌اید؟ صریح‌تر بگویم؛ در طول مدت سکوت و نظاره‌گری یا رضایت‌دادن به همه آنچه گفته شد، همسر و فرزندانتان و دامادهایتان از «رانت علمی»، «رانت مدرک»، «رانت استخدام»، «رانت پست»، «رانت سفرهای خارجی» و ... سود نجسته‌اند؟! خودتان چه‌طور؟!
با کلی گویی کار پیش نمی رود مصداقها را در بوق کنید.
پرسش‌ها بسیار است و بی‌پاسخ!

زود مایوس شدید!

اصول دیپلماسی حکم می‌کند که؛ سیاستمدار ناپاسخ‌گو باشد و نه حتی اجازه درخواست پرسش را بدهد. محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی نمونه‌ها و الگوهای بسیار خوب و کارآمد در این زمینه‌اند. ملت نوکر و رعیت و فرمانبر است،

...سرباز می خواهد نه ...در زمان کدام دولت سر زبانها افتاد؟

 و «ارباب» و «حاکم» باید زمام امور را در دست داشته باشد! پرسش‌گری آنجا آزاد است که دین را به بازی بگیرد و مذهب را لگدمال کند. به عبارت دیگر تروریسم ایمانی آزاد است تا باورهای الهی مردم را نشانه رود.

باورهای مردم مشکل ندارد شما فکر خودتان باشید

 آنچه در 16 سال شاهد آن بودیم. اما چرا پرسش‌ها را در نوشته‌هایم ادامه نمی‌دهم، بلکه از درخواست پاسخ نیز صرفنظر می‌کنم؟ شاید می‌پندارید از «ماجرای میتینگ 15خرداد سال 85 هاشمی رفسنجانی» درس عبرت گرفته و وحشت دارم! اما تخریب متمدنانه و اصلاح‌طلبانه و آزادی‌خواهانه راست ناراست و چپ منحرف در این چهارسال ترور اندیشه و شخصیت مرا محقق کرد و مانده است «ترور فیزیکی». خداوند سبحان را سپاس که ناکام ماند. قلم و بیان این‌جانب ماند و فوج عظیم ملتی که آن را «فریاد اعتراض ملی» علیه «مافیای قدرت و ثروت» یا همان «اژدهای هفت‌سری» می‌داند که در هر لباس و نام برای حفظ قدرت و ثروت به یغمابرده‌اش، با هر وسیله‌ای به سرکوب «بیدارباش‌»ها می‌پردازد.
حال چند نکته:
الف. گفته می‌شود شما مورد تأیید هاشمی رفسنجانی هستید و می‌نویسند: «او از شما حمایت می‌کند». همین یک نکته کافی است تا مشروعیت و مقبولیت شما زیر سؤال رفته، به عنوان «مهره‌ای در دست هاشمی» معرفی شوید. شاید هم کسی شناخته شوید که هاشمی او را در آستین خود برای روز مبادا نگه داشته است. علاوه بر این ممکن نیست فردی خارج از حلقه‌های خاص، وارد عرصه انتخابات شود و مورد حمایت یا تأیید هاشمی قرار بگیرد. یک نمونه «محمد خاتمی» بود که هر چند «هاشمی» را «عالی‌جناب سرخ‌پوش» کرد، اما تا کنون همچنان مورد حمایت و تایید ویژه است.
ب. محمد خاتمی که خود به «عدم مشروعیت خویش» اذعان دارد و آن را «قطعی» می‌داند، در تلاش است که شما را به صحنه بیاورد.

مردم هم کشک دیگه؟!

 این برگ هم با کمال عذرخواهی، عدم مشروعیت شما را صحه می‌گذارد. کسی که خود غیرمشروع است و از طرفی حمایت و تأیید امریکا و امریکاپرستان را دارد، حامی و مؤیدی نیست که ملت مسلمان را به پای صندوق‌ها بکشاند.
ج. افرادی چون سیدحسن خمینی منهای وابستگی به حضرت امام، جایگاه دیگری در بین مردم ندارند.

موافقید همه پرسی شود تا مشخص شود چه کسی جایگاه دارد؟

علاوه بر آن که در جهت‌گیری سیاسی هم‌سو با هاشمی و خاتمی و حضور در جلسات این طیف آنها را پرمسأله کرده است. ارادت و اعتقاد و عشق الهی مردم به امام پایان‌نایافتنی است، ولی خانواده‌سالاری به شدت مورد اعتراض و طرد ملت واقع گردیده است. اضافه باید کرد خاطرات هاشمی رفسنجانی را در «امیدها و دلواپسی‌»هایش که به طور مکرر «همراه‌بردن‌ سیدحسن خمینی به سفرهای خارجی در کنار فرزندانش» را تصریح می‌کند. خرج بیت‌المال مسلمین، وجود شرایط خطیر جنگ، حضور هزاران جوان یا نوجوان هم‌سن سیدحسن خمینی در آن دوران در جبهه‌ها به کنار، این خاطره‌گویی از «علاقه و عواطف و نوعی ارتباط فراتر از معمول هاشمی و سیدحسن خمینی» رازگشایی می‌کند. بنابراین نواده امام نه تنها عامل تأیید شما یا خاتمی یا هاشمی و... نخواهد شد، بلکه خود می‌تواند سؤالاتی را پیرامون نامزد مورد تایید او ایجاد کند.
د. روشن است که بی‌داد 16 ساله در کشتن عدالت، ستیز با اسلام، پایمال‌کردن اصول و ارزش‌های انقلاب، خمینی‌شکنی، مردم‌ستیزی، غارت‌گری، و... را ندیدید و نشنیدید! کجا بودید؟ به اندازه یک شهروند دردمند یا مسلمان متعهد و یا انقلابی ارزشمدار از شما انتظار بود تا فریادی بکشید، حضوری بیابید، یا حتی ناله‌ای بی‌حاصل سر دهید. این نشد. اینک در حاکمیت گفتمان عدالت و انتظارگرایی، و خیزش مردم علیه مافیاگران و گفتمان دین‌ستیز، و اقتدار سلطه‌ستیزانه، «فعال شده‌اید و حساس»! این «تضاد»‌ را مردم نخواهند پذیرفت، و شما پیش خداوند پاسخ‌گو هستید. اگر چه «مردم» را به «هیچ» انگارید.
هـ. اطلاعیه غیرمسؤولانه و تخریب‌گرانه شما علیه احمدی‌نژاد در انتخابات نهم، آشکارا حمایت از هاشمی رفسنجانی بود که از آن روزها شدیدا مورد اقبال اصلاح‌طلبی برانداز، حریم‌شکنان و شریعت‌سوزان و بیگانگان و دشمنان اسلام و انقلاب قرار گرفته است. این اطلاعیه، امروز پاسخ گرفته و شما را وارد عرصه قدرت و سیاست کرده است، پس از نزدیک به دو دهه سکوت و پنهانی! حال محرز گردیده که اولا شما هم مانند شیفتگان قدرت

مادام‌العمر، ورود احمدی‌نژاد به منطقه ممنوعه قدرت و ثروت را جایز نمی‌دانید و به ادب کردن او و هر کس دیگر که خیال ورود به این منطقه را دارد و خارج از مافیا است پرداخته‌اید. ثانیا سلطه‌ستیزی و اقتدار و عظمت نظام اسلامی را در دیپلماسی خارجی پیروز احمدی‌نژاد برنتابیده، و علی‌رغم حمایت و تأیید مقام معظم رهبری، استقبال و پشتیبانی مردم، و بالندگی جهان اسلام، با آن از سر معارضه برخاسته‌اید. خدا را شاهد می‌گیرم که شما را به دلیل ورود غیرقانونی و غیرمسؤولانه با صدور اطلاعیه به نفع هاشمی، «بازنده اصلی انتخابات نهم» نامیدم و آن را در کتاب «احمدی‌نژاد معجزه هزاره سوم» ثبت کردم. حال گویا این «بازندگی» عبرت‌آموز نشد، یا اهداف درازمدت مورد نظر است.
و. استقبال مسیح مهاجری این کارگزار بی‌چون و چرای هاشمی رفسنجانی از حضور شما ذکر چند نکته را ضروری می‌کند. یکی آنکه شما دقیقا مورد تایید همه‌جانبه هاشمی هستید، یا مأمور اجرای برنامه‌های ویرانگر فرهنگی، سیاسی، اقتصادی او، دیگر آن که «مسیح مهاجری» کسی است که «بی‌پروا» استقبال خارجیان از ریاست آیت الله هاشمی؟! بر مجلس خبرگان را تیتر کرد و در آن تأییدات امریکایی انگلیسی‌ها و... را در این ریاست ثبت نمود. و او همان کسی است که پیشنهاد عطاء الله مهاجرانی در شکست قانون اساسی برای مادام‌العمر کردن هاشمی را تأیید و حمایت کرد، بالاخره او کسی است که در خاطرات هاشمی رفسنجانی، بارها همراه شما و فرزند شهید بهشتی علیه افراط‌گری‌ها در حزب جمهوری اسلامی به شکایت نزد هاشمی آمده است. پس امروز ما با «میرحسین موسوی نخست‌وزیر دوران طلایی امام» مواجه نیستیم، بلکه حزب انحلال‌یافته جمهوری با ریاست هاشمی رفسنجانی و گستره‌ای از طیف‌های مشارکتی، کارگزارانی، سازمان نامشروع مجاهدین و هر ناراست و غیرصادقی به میدان آمده است. پناه باید برد به خداوند از دسیسه‌هایی که «افراد» را «ابزار» می‌کند.
ز. با این وجود بیایید. بمانید و به صندوق‌های دموکراسی چشم بدوزید.

انشاءالله رای مردم تکلیف همه را مشخص خواهد ساخت.

 یا همانگونه که اعتقاد دارم «هر که پولش بیش، رأیش بیشتر» می‌شود و شما با منابع هنگفت مالی مافیاگران پیروز خواهید شد، همانگونه که «ریچارد نیکسون»، «این دموکراسی را دارای توانی می‌داند که اسلام‌گرایان از آن بیرون نخواهند آمد»، و به همین دلیل من انتخابات نهم و پیروزی احمدی‌نژاد را که مافیای قدرت و ثروت را در هم شکست و نامزدهای راست و ناراست را با هزینه‌های هنگفت مالی، و محتوای دین‌ستیز تبلیغاتی از صحنه به در کرد، «معجزه هزاره سوم» نامیدم. یا آنکه حامیان شما از مثلث‌های نامقبول اصول‌گرایان اصلاح‌طلب، تا شخصیت‌های استیجاری یا همان نان‌خورها از پرتو پدران «آقازاده‌ها» و ستون‌های متزلزل ساخته شده برای نظام، بار دیگر با آرای مردم از عرصه قدرت اخراج می‌شوند.
به هر حال وعده الهی آن است که خدا با مستضعفان است و زمین به آنها به وراثت داده خواهد شد. حتی به اندازه چهارسال دولت احمدی‌نژاد، به اندازه طلیعه‌ای در زمانه انتظار.
فاطمه رجبی

نظرات بینندگان:

سرکار خانم رجبی سکوت جواب شماست.امیدوارم روزی بشه که تفکرات مثل شما به تاریخ به پیوندد

خانم اگر همه مثل شوهر جنابعالی چند صد پست در این دولت می گرفته بهتر از این در مدح این دولت و لعن دولتهای قبلی نمی گفت. شمای که تا قبل از این دولت حتی اسمی از شما برده نمی شودو...


نظر شما( )
?

سه شنبه 87/12/27  ساعت 9:2 عصر

قسمتی از پیام میر حسین به خاتمی:

خود می‌دانید که اینجانب چون شما راه درست را اصلاحات همراه بازگشت به اصول ، و نیز پیرایش و نوزایی در این مسیر تلقی می‌کنم و اگر مختصات زمانه ایجاب نمی‌کرد برای تداوم این طریق کسی را مناسب‌تر از پایه‌گزار آن نمی‌دانستم. همچنین و همان‌گونه که در ملاقات حضوری عرض کردم دقت و صحت برآوردی که از این مختصات دارم را برگشت‌ناپذیر نمی‌بینم و اگر فارغ از رودربایستی‌هایی که تاریخ بر ما نخواهد بخشید و ملاحظاتی که در مقایسه با منافع ملی جا دارد نادیده گرفته شوند، رای دوستان و غالب بر همه نظر شما این ارزیابی مرا تایید نکند بر آن اصرار نمی‌کنم. همچنین فرصت و فسحت مجال را برای اتخاذ بهترین تصمیم و وصول وحدتی که نیروهای همفکر و همسنگر بدون تردید به آن می‌رسند هنوز گسترده می‌دانم و تاخیر خود یا شما یا هریک از دیگر دوستان را در خروج از صحنه مفید به شورانگیزتر شدن فضای انتخابات می‌شناسم...

متن کامل در خبرگزاری فارس
نظر شما( )
?

سه شنبه 87/12/27  ساعت 6:43 عصر

خاتمی به وعده عمل کرد

بسم الله الرحمن الرحیم
زادروز همایون حضرت پیامبر بزرگ اسلام (ص) و فرزند والاگهرش حضرت امام صادق (ع) را به ملّت شریف ایران و همه دوستداران حق و فضیلت شادباش می گویم و در آستانه سال نو، روز و روزگاری سرشار از شادابی و پیروزی را برای همه هموطنان عزیزم و همه کسانی که به صلح در جهان و کرامت و حرمت انسان در هر جا باور دارند آرزو می کنم.

سی سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی که هزینه ای سنگین برای آن پرداخته شده است می گذرد و ملت بیدار ایران بحرانهای بزرگی را با پیروزی و سرافرازی پشت‏سر گذاشته است و دست آورد های بزرگ معنوی و مادی او در این دوران کم نیست ولی تا رسیدن به اوج آرمانهای بلند تاریخی خود راه درازی در پیش دارد که به لطف الهی و بیداری و استواری و همت فرزندان دلیرش برای رسیدن به آنها امیدوار است.

بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی حضرت امام(ره) در تبیین نظری و عملی این نظام همواره رأی مردم و حضور فعال و مسؤولانه آنها در صحنه را اصل می خواندند و جریان انتخابات آزاد و سالم در جمهوری اسلامی را به ضرورتی اصیل و غیرقابل خدشه می دانستند.

اینک در آستانه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بار دیگر همه ما ایرانیان در برابر آزمایشی مهم قرار گرفته ایم، آنچه می تواند امید به آینده بهتر را زنده نگهدارد. حضور آگاهانه، مسؤولانه و فراگیر ملت است که هر مانعی را از پیش رو برخواهد داشت و من نیز در هر شرایطی نقش و وضع خود را جدا از نقش و وضع ملت شریف ندانسته و نمی دانم و در تمام دوران مسؤولیت رسمی و پس از آن ضمن تأکید بر آرمانهای والای انقلاب همچنان در راه تقویت جامعه مدنی و تبیین گفتمان اصلاحات در متن جامعه از هیچ کوششی دریغ نکرده و نخواهم کرد.

درخواستهای گسترده‏ی اقشار مختلف و وسیع مردم در سراسر کشور مرا بر آن داشت که با وجود همه مشکلات، تنگناها و موانع به عنوان نامزد این دوره از انتخابات اعلام حضور کنم. در حالی که پیش از آن گفته بودم که ترجیح من چنین است تا در موقعیتی غیر از مسؤولیت ریاست جمهوری دین خود را به مردم و کشور بپردازم و بر این باور بودم که دیگرانی که شایسته اند در عرصه حاضر و فعال باشند. بحمد الله قبل از من بزرگانی اعلام حضور کردند و اینک جناب آقای مهندس میرحسین موسوی هرچند دیر، آمادگی خود را برای نامزدی به طور رسمی اعلام کرده اند.

ضمن سپاس فراوان از همه محبت هایی که از دوستداران اسلام و ایران از جمله احزاب و تشکلهای مختلف و نخبگان و اندیشمندان و هنرمندان و بالاتر از همه از سوی توده های پرشور مردم در سراسر میهن عزیز نصیب من شده است و نشانه این شور پرشکوه را همگان در سفر کوتاه من به استانهای فارس، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر دیدند و بخصوص با تشکر از نسل جوان و بیداردل که شور و شعور تأمل برانگیز خود را بیش از پیش نشان دادند، اعلام می کنم که به یاری پروردگار همچنان و همواره در کنار مردم از عزت اسلامی، عظمت ایران و سربلندی ایرانی در همه حال و در همه جا در حد توان خود دفاع کرده و خواهم کرد.

ضمن تأکید بر این نکته که همه ما باید میدان و عرصه انتخابات را از بازیگرانی که چشم به تفرقه نیروهای اصلاح طلب و خواستار تغییر دوخته اند بگیریم و همه تلاش خود را برای برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم معطوف کنیم، انصراف خود را از نامزدی در انتخابات دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام می دارم، اما همچنان با همه توان با فعالیت مستمر و حضور در صحنه اجتماع لحظه ای از آرمانهای مردم و مسؤولیت خود در برابر آنان فاصله نخواهم گرفت. در این شرایط حساس و خطیر نکته هایی را یادآور می شوم:

1- حرکت اصلاح طلبانه که تباری روشن و پیشینه ای تاریخی دارد، حرکتی است مستمر که از متن جامعه (نه بالضروره از حکومت و قدرت) می گذرد. آرمانهای این حرکت در افقی قرار دارد که فاصله ما با آن کوتاه نیست، ولی آنچه باید به فوریت به آن اندیشید، ”تغییر سازنده“ در وضعیت کنونی کشور و در روال مدیریت آن است. در عین احترام به همه مسؤولان و دست اندرکاران امور و عرض خسته نباشید به همه آنان، می گویم که شیوه عمل و راهکارها و راهبردها (اگر واقعاً راهبردی وجود داشته باشد!) اکنون منجر به ظهور و بروز مشکلات فراوان و اساسی برای انقلاب، کشور و مردم شده است که رفع آنها نیز همتی بلند و شکیبایی فراوان می طلبد. بنابراین در این برهه حساس اندیشیدن به تغییر و تلاش برای تحقق آن، رسالت و وظیفه همه کسانی است که به ایران، به مردم و خواسته های مبرم آنان و به آرمانهای انقلاب می اندیشیدند.

2- وحدت و پرهیز از تشتت رأی و تصمیم برای همه کسانی که گذر از وضع فعلی و رسیدن به وضعیتی بهتر را باور دارند، امری ضروری و پاس داشت آن مقتضای خرد است.

3- هنگامی که گفتم «یا من یا مهندس موسوی» در عین احترام به همه عزیزانی که در عرصه انتخابات حضور داشته یا خواهند داشت، به این ظرایف نظر داشتم:
اولاً: به اهمیت انتخابات، ضرورت پیروزی در آن، لزوم تغییر وضع فعلی در جهت مصالح کشور و اصلاح در حد توان و امکان، یکپارچگی نیروهای تغییرخواه و پرهیز از مخدوش شدن ضرورت های فوق با طرح گفتمانهای متفاوت، (ولو یکسان در اصول) توجه داشتم و لذا با فرض آمدن جناب آقای موسوی نمی آمدم و حالا نیز نمی مانم.

ثانیاً: جناب آقای مهندس میرحسین موسوی دارای شخصیتی اخلاقی، آزاداندیش، متعهد به اسلام و انقلاب و مردم، از سرمایه های ارزشمندی است که در موقعیت های خطیر و حساس، صداقت و شایستگی خود را در خدمت به کشور و ملت نشان داده اند. همچنانکه برادر گرانقدرم، حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای کروبی نیز از نیروهای ارزش مدار، رنج کشیده پیش و پس از انقلاب، مخلص و شایسته است که همواره در خدمت مردم و انقلاب بوده اند و همچنین دیگر عزیزانی که آمدن خود به صحنه انتخابات را بزرگوارانه منوط به نیامدن من کردند، همگی بزرگواران شایسته اند.

ثالثاً: بر این باورم که جناب آقای مهندس موسوی، برای ایجاد تغییر در شرایط کنونی شایستگی لازم را دارند، هرچند ممکن است تفاوت ها و تمایزهایی در نظر و عمل وجود داشته باشد، اما مهم آن است که این عزیز نیز به آرمانهای انقلاب و ملت پای بنداند و از حقوق و آزادیهای بنیادین و حاکمیت مردم بر سرنوشت و مصالح ملی و حیثیت بین المللی کشور به جد دفاع کرده و می کنند.

رابعاً: حضور در انتخابات برای پیروزی است، نه یک تفنن پرهزینه و بر این باورم که ایشان زمینه کسب آراء و انتخاب از سوی مردم را دارند، البته در صورتی که همه ما هوشیارانه و واقع بینانه عمل کنیم.

خامساً: آنچه باید بیش و پیش از هر چیز مد نظر باشد، پیروزی اخلاقی است که اگر چنین باشد، نتیجه انتخابات هرچه باشد اخلاق مداران پیروز خواهند بود و شائبه رقابت بر سر قدرت برای من که همواره بر اخلاق تأکید داشته و دارم، امری است که همه تلاش خود را در رفع آن به کار خواهم برد. حال که جناب آقای موسوی به صحنه آمده اند، با اجتناب از هرگونه گفتار یا عملی که موجب تفرقه باشد، نیاز به ایجاد فضای شاداب وحدت و همدلی است. هر عملی که به تشتت آراء و اختلاف نظر خواستاران «تغییر» - در هر جبهه و جناحی که باشند- بیانجامد، در پیشگاه خداوند و نزد مردم قابل گذشت نخواهد بود.

من به حکم وظیفه اخلاقی و برای پرهیز از هرگونه پراکندگی در آراء و با ایمان کامل به توان و مرجعیت مردم که «میزان» رأی آنان است و باید آرائشان در حد امکان به نقطه واحدی سوق داده شود، از صحنه نامزدی انتخابات کنار می کشم تا به یاری خداوند تغییر و بهبود اوضاع بهتر و کم هزینه تر در دسترس قرار گیرد و با این کار می کوشم تا امکان بهره برداری سوء را از کسانی که پیروزی خود را در القاء اختلاف و نیز تشتت آراء در جبهه گسترده خواستاران تغییر می جویند بگیرم.

بر این پایه از همه افراد و شخصیت ها و گروههای فعال در عرصه انتخابات می خواهم با تأکید بر موازین اخلاقی و پرهیز از واکنشهای احساسی راه را بر هرگونه پیش داوری و سوء تفاهم ببندند و چشم اندازی نو برای تأثیرگذاری در سرنوشت انتخابات پیش رو بگشایند.

به برادران عزیزم آقایان کروبی و موسوی نیز صمیمانه عرض می کنم که مدبرانه و دلسوزانه صحنه را با تفاهم چنان مدیریت کنند که خدای ناخواسته به تفرقه و تشتت نیانجامد و می دانم که این عزیزان همه تلاش خود را در این راه به کار خواهند برد، ان شاء الله.

در اینجا بار دیگر از همه بزرگوارانی که به من اظهار لطف کرده و می کنند سپاسگزاری می کنم و به ویژه به جوانان عزیزی که داوطلبانه و بی هیچ چشمداشتی منشاء شوری دل انگیز و تحرکی مؤثر در جامعه شدند عرض می کنم که ما می توانیم در کنار هم و با بهره گیری از فضایی که ان شاء الله بازتر از فضای کنونی خواهد بود، در جهت خواستهای تاریخی ملت و آرمانهای بلند اصلاح طلبانه و برای تقویت ارزشهای اصیل انقلاب و اعتلاء میهن و آزادی و حقوق اساسی ملت و عدالت همه جانبه و بالابردن وجهه و اعتبار مردم ایران در کشور و در منطقه و جهان حرکت کنیم.

ان ارید الا الاصلاح ما استطعت و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب"

سیّد محمّد خاتمی
26 اسفند 1387"

ادامه مطلب...

نظر شما( )
?

سه شنبه 87/12/27  ساعت 6:42 عصر

نشان دادن گناهان آدمها

بر خلاف تصور برخی؛ سینمای دینی دنبال نشان دادن ارتکاب گناه  صورت گرفته توسط اشخاص  نیست  .بعضی فکر می کند دین هم همسو با تمایلات نفسانی ایشان است که مرتب زشتیها و گناهان مخفی مردم را علنی سازد . مثلا درفیلم دایره زنگی بیاید فریاد بزند که آی کشور را دیش ماهواره برداشته است و یا در فیلم دلشکسته برود و یک مجلس لهو لعب پنهانی در باغی را لو دهد . واز این دست زیاد است.

از نظر سینمای منتسب به دین این شیوه مطرود است زیرا دین با کشف فسق و فجور  موافق نیست و به دنبال مخفی سازی گناه  است تا آشکار نمایی.

امام رضا (ع) در حدیثی می فرماین:آشکارساختن گناه: موجب خوارى  و پستی می گردد.

اینرا خیلی ها نمی دانندو متسفانه خیلی بیشتر از دسته اول  نمی خواهند بپذیرند زیرا با منافع آنی ایشان نمی خواند.
نظر شما( )
?

سه شنبه 87/12/27  ساعت 6:40 عصر

شبکه سینما

تلویزیون ایران صاحب شبکه‌ای می‌شود مخصوص سینما؛
عسگرپور: شبکه سینما به زودی اجرایی می‌شود

 

سینمای ما - مدیرعامل خانه سینما گفت: طرح تأسیس «شبکه سینمایی» با طی مراحل قانونی، براساس قوانین کشور در صداوسیما اجرایی می‌شود و «خانه سینما» پس از تأسیس این شبکه، همه‌گونه کمکی به این شبکه و شبکه‌های دیگر خواهد کرد.

«محمد مهدی‌عسگرپور»  درباره طرح جدید تأسیس شبکه تخصصی سینما، اظهار داشت: پشنهاد تأسیس شبکه تلویزیونی مخصوص پخش فیلم سینمایی، بر اساس احساس نیاز مطرح شد چرا که در حال حاضر، شبکه‌های ماهواره زیادی در حال فعالیت در این حوزه و پخش فیلم با زیرنویس فارسی هستند و برای مقابله با این مسئله، جای چنین شبکه‌ای به شدت خالی است.
وی ادامه داد: این پیشنهاد هم در ابتدا به شخص آقای ضرغامی داده شده اما ایشان گفتند بهتر است این پیشنهاد، به رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی داده شود که این کار انجام شد.
عسگرپور ادامه داد: «خانه سینما» با توجه به نیاز فرهنگی و وضعیت عمومی شبکه‌های ماهواره‌ای، این پیشنهاد را داد اما چگونگی اجرای این پیشنهاد، مسئله شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان صدا و سیما خواهد بود، چون این طرح باید مجاری قانونی خود را طی کند و با توجه به قانون اساسی و قوانین کشور به اجرا برسد.
وی افزود: این شبکه طبق قوانین باید در سازمان صداوسیما تشکیل و اداره شود.
عسگرپور به فارس گفت: البته «خانه سینما» پیشنهادی هم داشته است و آن، تأسیس «شبکه مستند» است که خلاء آن احساس می‌شود و می‌تواند به قشر فرهنگی جامعه کمک کند.
مدیرعامل «خانه‌سینما» تصریح کرد: اگر هر کدام از این شبکه‌ها از طریق مجاری قانونی خود تأسیس شوند و احتیاج به هر نوع کمکی از خانه سینما (از جمله مباحث کارشناسی اجرایی) داشته باشند، خانه سینما در آن زمان می‌تواند وارد عمل شود.



منبع : فارس

 


نظر شما( )
?

سه شنبه 87/12/27  ساعت 6:39 عصر

یک جرعه می

یک جرعه می                                                  

 

 

یک  دم  بنشین با  من با  چشم  فریبایت            یک جرعه به من می ده از لعل شکربارت

 

ویرانه  دل  ما  را  معمور  نگاهت  کن          با چشم     پر آشوبت  مستم کن و بیمارت                            

ساقی به می این مستی در ما ابدی فرما          تا  رقص  کنان   آیم   در محور   پرگارت 

 

عشق ار چه دل مارا افکنده  به  مشکلها           بی مشکل و بی عشقت  بنشسته  سر راهت

 

 

 


نظر شما( )
?

سه شنبه 87/12/27  ساعت 6:37 عصر

جواد طوسی درباره وضعیت سینمای ایران در سال 1387 گفت؛

باید از فیلمسازان جوان حمایت کنیم

 


جوادطوسی  در مورد ارزیابی خود از وضعیت فرهنگی سینمای ایران در سالی که گذشت، گفت: در سال 87 سینمای ایران از وضعیت فرهنگی و کیفی بی‌رونقی برخوردار بود.
وی افزود: امسال با تعداد محدود و انگشت‌شماری فیلم قابل بحث و دیدنی مواجه بودیم و این واقعیت به سیاست‌گذاری اعمال شده در مورد تولیدات سالانه سینمای ایران برمی‌گردد، به شکلی که با تعدادی قابل‌توجه از فیلم‌های ضعیف و یا بی‌ارزش روبه‌رو بودیم که اساسا مشخص نیست تولید و ساخت آنها چه ضرورتی دارد.
طوسی ادامه داد: قاعدتا، باید وضع به‌گونه‌ای باشد که سینما با پشت سرگذاردن آزمون و خطای سی‌ساله، به شرایطی تثبیت شده رسیده باشد تا بتوان در چرخه تولید سالانه، شاهد تنوع مضمونی و ساختاری بود و با تعداد مناسبی از فیلم‌هایی که از استانداردهای حرفه‌ای برخوردارند، روبه‌رو شد در صورتی که متأسفانه، این افق دید آرمانی به دلایل مختلف هنوز تحقق پیدا نکرده است.
وی در مورد بدترین اتفاق سال 87 افزود: نامشخص بودن جایگاه آثار تولیدات فرهنگی از نظر نمایش عمومی و عدم امکان شرایط مناسب اکران برای آنها و عدم امنیت شغلی بخش قابل توجهی از اهالی سینما و وضعیت انفعال بخش خصوصی در چرخه تولید از اتفاق‌های نامطلوب امسال بودند.
طوسی درمورد بهترین فیلم سال سینمای 87 افزود:«آواز گنجشک‌ها»ساخته مجیدمجیدی و «فرزند خاک»ساخته محمدعلی باشه آهنگر بهترین فیلم‌های سال 87 بودند.
این منتقد همچنین در مورد برترین فیلم‌های تولید شده و به‌نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر، افزود: فیلم‌های «درباره‌الی» ساخته اصغرفرهادی، «عیار14 »ساخته پرویزشهبازی، «پستچی سه‌بار در نمی‌زند» ساخته ‌حسن فتحی، «بی‌پولی» ساخته حمید نعمت‌الله و «وقتی همه خوابیم» ساخته بهرام بیضایی برترین تولیدات سینمایی سال 87 بود.
طوسی در پایان در مورد پیشنهاد خود از سال 88 سینمای ایران افزود: در جشنواره اخیر شاهد حضور چشمگیر تعدادی از فیلمسازان جوان و مستعد و خوش‌فکر بودیم. در این زمینه، حمایت مناسب و منطبق و زیربنایی از آنها و جهت‌دهی صحیح‌شان به مسیری متعالی و منطبق با شرایط اجتماعی معاصر و مخاطب‌شناسی دقیق آن از سوی سیاست‌گذاران جامعه سینمایی (اعم از حوزه معاون سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد فارابی) و نیز تهیه‌کنندگان دلسوز و مجرب بخش خصوصی، می‌تواند پتانسیل بی‌رونق این زمانه را تقویت بخشد و این موج‌های گرم و با انگیزه را به یک جریان فرهنگی و هنری سالم و پویا و منطبق با میزانسن کنونی جامعه تبدیل کرد.


به نقل از سینمای ما


نظر شما( )
?

سه شنبه 87/12/27  ساعت 4:0 عصر

برگی از تاریخ

اگرسینما دراروپا وامریکا مستقیما دردسترس مردم عادی قرار گرفت درایران یکسره به خدمت طبقه اشراف درامد.

نویسنده:عظیمی


نظر شما( )
?

سه شنبه 87/12/27  ساعت 3:46 عصر

اشنایی بااصطلاحات سینمایی

ااستیدی کم:دستگاه کوچکی که دوبازوی محکم دارد  به شانه های فیلمبردار متصل

میشود ودوربین برروی ان قرار میگیرد واین مکان را فراهم می کند که فیلمبردار

حتی درحال راه رفتن و یا دویدن هم بتواند تصاویر کم لرزش و متعادلی بگیرد.

(درزبان انگلیسی steady camera)   

    نویسنده:عظیمی

 


نظر شما( )
?

دوشنبه 87/12/26  ساعت 12:56 صبح

بی اطلاعی رییس جمهور از قانون اساسی

اشکالات حقوقی وارد بر اخطار رییس جمهور:

رییس جمهور طی نامه ای به رییس مجلس شورای اسلامی در خصوص رعایت نکردن اصول مختلف قانون اساسی در فرایند رسیدگی به بودجه سال 1388 اخطار قانون اساسی ابلاغ کرد.

به گزارش خبرنگار «تابناک» رئیس جمهور در نامه خود به لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با استفاده از اختیارات اصل یکصد و سیزدهم قانون اساسی و ماده (15) قانون تعیین حدود وظائف و اختیارات و مسئولیت های ریاست جمهوری ایران مصوب سال 1365 مواردی را به جهت عدم رعایت اصول مختلف قانون اساسی در فرآیند رسیدگی به بودجه سال 1388 به عنوان اخطار قانون اساسی به این نهاد قانونگذار ابلاغ کرد.

در نامه مفصل 14 بندی رئیس جمهور آمده است:

همانگونه که استحضار دارند دولت لایحه بودجه سال 1388 کل کشور را بر اساس اصل 52 قانون اساسی و سیاست‌های کلی و چشم‌انداز بیست ساله نظام و با رعایت الزامات قانون برنامه چهارم توسعه و سایر قوانین موضوعه به خصوص قانون نحوه اجرای اصل 44 قانون اساسی با استفاده از بدنه گسترده کارشناسان دولت طی چند ماه تلاش بی وقفه تهیه و به مجلس شورای اسلامی تقدیم نمود.

متأسفانه برخلاف اصل 52 قانون اساسی فرایند رسیدگی و تصویب بودجه به گونه‌ای رقم خورد که عملاً منجربه کنار گذاشتن بودجه پیشنهادی دولت و تصویب بودجه‌ای کاملاً متفاوت و جدید و فاقد شفافیت، توازن، انسجام و یکپارچگی گردید که غیرقابل اجرا بوده و به جای آنکه نظم دهنده عملیات اجرایی دستگاه‌های مختلف باشد موجب تزاحم و تعارض عملیات و بهم ریختگی نظام اداری و مالی کشور خواهد بود واز این حیث به شرح ذیل در تعارض آشکار با اصول مختلف قانون اساسی است :

1. همانگونه که استحضار دارند شورای محترم نگهبان پیش از این طی نظریه تفسیری شماره 287 مورخ 1374.03.17 صریحاً و بدرستی اعلام داشته است که مطابق اصل 52 قانون اساسی بودجه سالانه کل کشور و متمم و اصلاحات بعدی آن می‌بایست به صورت لایحه و از سوی دولت تقدیم شود و تصویب آن به صورت طرح ممکن نیست در حالی که مقایسه لایحه بودجه پیشنهادی دولت با مصوبه مجلس به خوبی نشان می‌دهد آنچه که تصویب شده است لایحه دولت نیست بلکه طرح جمعی از نمایندگان است

1- طرح در اصل 74 ق ا تعریف مشخص دارد.

 که جایگزین لایحه دولت شده به گونه ای که متن ماده واحده بودجه که در 12 بند پیشنهاد شده بود حدود شش برابر (بالغ بر 70 بند) شده است. تغییرات گسترده ای در اعتبارات هزینه ای، عمرانی، تملک دارائی های مالی و درآمدهای بودجه ایجاد گردیده که از جمله تغییرات کلی ارقام بودجه می توان به موارد زیر اشاره نمود:

ـ افزایش هزینه های بودجه بالغ بر 83720 میلیارد ریال

ـ کاهش درآمدهای بودجه بالغ بر 1278.5 میلیارد ریال

ـ ایجاد تغییرات اساسی در 144 ردیف هزینه ای و در نتیجه افزایش اعتبارات هزینه ای بالغ بر 8942.6 میلیارد ریال

ـ ایجاد تغییرات در 1295 ردیف اعتبارات عمرانی و افزایش اعتبارات مذکور بالغ بر 17778.8 میلیارد ریال

ـ برگشت 1190 طرح استانی و تبدیل آن به طرح ملی بر خلاف ماده 81 قانون برنامه چهارم (توضیح اینکه این طرح ها در اجرای سیاست عدم تمرکز در لایحه بودجه از ملی به استانی تبدیل شده بود).

ـ افزایش اعتبارات تملک دارایی های مالی بالغ بر 57000 میلیارد ریال

افزایش هزینه ها توسط مجلس

2- در جای جای اخطار، بی اطلاعی رییس جمهور  و مشاورانش از ق ا مشهود است. در اصل 75 ق ا آمده است پیشنهادات نمایندگان  در مقام اصلاح ق ب باید مشمول ادامه اصل مذکور باشد نه مصوبات مجلس .

به عبارت دیگر وقتی مجلس پیشنهاد نماینده یا نمایندگانی را مصوب نمود از شمول این اصل خارج است.

 درحالی صورت گرفته است که پیوسته دولت متهم به افزایش هزینه ها میگردد.

موارد فوق تنها تغییراتی است که در تصویر کلان بودجه به وضوح مشاهده می شود علاوه بر این، تغییراتی بسیار زیاد در بخش های مختلف صورت گرفته و در منابع و مصارف جابجایی هایی انجام شده که غیرقابل تحقق بوده

3- این عبارت بوی تهدید می دهد . شان مجلس زیر پا گذاشته شده است.

 و عملاً انجام بسیاری از امور اساسی و اجتناب ناپذیر در سال 1388 به شرحی که در بندهای آتی خواهد آمد ممکن نخواهد بود.

2. حذف هدفمند کردن یارانه‌ها بدون رعایت آیین‌نامه داخلی مجلس و نصاب مقرر در ماده 223 آیین‌نامه مذکور برای تصویب اصلاحات برنامه (دو سوم آرای حاضر)، مصوب تلقی شده است و از این جهت با اصل 65 قانون اساسی سازگار نیست. توضیح اینکه هدفمندکردن یارانه‌ها از الزامات برنامه چهارم توسعه (از جمله با توجه به بند ب ماده 33 و ماده 95 قانون برنامه چهارم) می‌باشد. از طرفی بودجه سال 88، آخرین بودجه و آخرین برنامه یک‌ساله از برنامه پنجساله چهارم است و عدم پیش‌بینی هدفمندسازی یارانه‌ها در بودجه سال 88 به منزله اصلاح برنامه پنج‌ساله بوسیله بودجه می‌باشد.

با حذف ردیف اعتبار مربوط به هدفمند کردن یارانه ها (85000 میلیارد ریال) دو اتفاق مهم در اجرای بودجه به وقوع پیوسته است.

اولاً: معادل این رقم یعنی 85000 میلیارد ریال اعتبار در نظر گرفته شده در بخش هزینه های بودجه عملاً بدون اعتبار شده که موجب منفی شدن تراز کلی بودجه گردیده است.

ثانیاً: با توجه به سیاستگذاری موضوع بند «53» الحاقی مصوبه مجلس در مورد حاملهای انرژی از طرفی دولت مکلف گردیده حاملهای انرژی را به قیمت سال 1387 (با استفاده از کارت هوشمند و سایر ساز و کارها) عرضه نماید و از طرف دیگر هیچ گونه یارانه ای برای جبران مابه التفاوت قیمت تمام شده این حاملها و قیمت سال 1387 برای شرکتهای تأمین کننده این حاملها در نظر گرفته نشده است.

با حذف رقم بیست هزار میلیارد تومان درآمد ناشی از هدفمند کردن یارانه ها عملاًً دولت از این ناحیه با کسری هفده هزار و پانصد میلیارد تومان مواجه شده است که بخشی از آن ناشی از بی اعتبار شدن هشت هزار و پانصد میلیارد تومان هزینه در نظر گرفته شده در لایحه و بخش دیگر به دلیل در نظر نگرفتن اعتبار لازم برای تأمین و عرضه حاملهای انرژی به قیمت سال جاری که در سال 1387 و سنوات قبل به عنوان یارانه حاملهای انرژی در بودجه درج می شد (9 هزار میلیارد تومان).

بنابراین حذف هدفمند کردن یارانه ها از جهت مغایرت با برنامه مخالف سند چشم انداز و از جهت عدم رعایت آئین نامه داخلی مجلس برخلاف اصل (65) قانون اساسی و از جهت تغییر عمده در ارقام بودجه مغایر اصل (52) و از حیث عدم پیش بینی طریق جبران کاهش درآمد و تأمین هزینه، با اصل (75) قانون اساسی سازگار نیست.

3. از نشانه‌های بارز بهم ریختگی و عدم توازن و تجانس بودجه، بند 50 الحاقی توسط مجلس است که در آن آمده:


«به منظور شفافیت بودجه و امکان‌پذیر ساختن نظارت بر انطباق بودجه با سیاست‌های کلی نظام به ویژه سیاست‌های برنامه چهارم ... و سیاست‌های کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی... دولت مکلف است تا پایان خرداد ماه 1388 گزارش تطبیق بودجه سال 1388 را با سیاست های مذکور به مجلس شورای اسلامی تقدیم نماید.»

در حالی که شفافیت بودجه و انطباق بودجه با سیاست‌ها و نظارت بر این انطباق، بعد از تصویب قانون بودجه اساساً موضوعیت ندارد

4- مطابق اصل 71 وقتی مجلس قانونی گذراند و شورای نگهبان تایید نمود دولت حق چون و چرا ندارد. اشتباه رییس جمهور در این است که از سویی  منتظر اعمال اصل 94 نمانده است و از سوی دیگر رتبه خود را در مقابل مجلس نمی داند.

 و این‌گونه عبارا ت نمی‌تواند رافع اشکالات اساسی و مغایرت‌های آشکار مصوبه مجلس با سیاست‌های کلی نظام و سیاست‌های برنامه چهارم باشد.

این وظیفه مجلس است که بودجه را منطبق با سیاستها و سند چشم انداز تصویب کند و تکلیف دولت به منطبق ساختن مصوبه مجلس با سیاستها و چشم انداز فاقد موضوعیت و مبنا و تکلیف مالا یطاق است.

4. بند 50 سیاست‌های کلی برنامه چهارم «اهتمام به نظم و انضباط‌مالی و بودجه‌ای و تعادل بین منابع و مصارف دولت» را مورد حکم قرار داده است در حالی که تغییرات اساسی در لایحه دولت موجب عدم تحقق سیاست مذکور گردیده است و بر این اساس مصوبه مجلس ناسازگار با سیاست‌های مذکور و اصل یکصد و دهم قانون اساسی است.

5- مطابق ق ا مجلس مکلف به بررسی جزء به جزء لایحه است و نمی تواند به صورت یکجا یا رد کند یا قبول
توضیح این که بودجه مصوب مجلس تراز نیست و مصارف 85000 میلیارد ریال بیش از منابع می‌باشد و مجلس شورای اسلامی با اذعان به این امر برای رفع این عدم تعادل بین مصارف و منابع در بند 53 الحاقی مقرر نموده است که دولت در مقام اجرا و از طریق عدم تخصیص این نقیصه را جبران کند!

5. مالیات بر فروش بنزین از 485 میلیارد تومان به 1456 میلیارد تومان افزایش یافته که مبنای آن افزایش قیمت بنزین در قالب هدفمندن کردن یارانه ها بوده و حال آنکه با حذف هدفمند کردن یارانه ها و جایگزینی حکم عرضه بنزین داخلی به قیمت سال 1387 (1000 ریال) و توزیع بنزین وارداتی به قیمت تمام شده در عمل دو سوم از افزایش مالیات فوق قطعاً محقق نخواهد شد. در حالی که برای این رقم در بخش هزینه ای، هزینه در نظر گرفته شده است و از این جهت مغایر اصول (52 و 75) قانون اساسی است.

6. در مصوبه مجلس برای عرضه نفت گاز دولت مکلف شده است تولید داخلی این فرآورده را با کارت هوشمند و به قیمت سال 1387 (165 ریال) عرضه نماید و مازاد بر آن که از محل واردات تأمین می شود مسکوت گذاشته شده است. این در حالی است که برای مابه التفاوت قیمت تمام شده تولید داخل و همچنین بخش وارداتی آن هیچ گونه اعتباری در نظر گرفته نشده است. بنابراین با توجه به اینکه قیمت سال 1387 نفت گاز حدود یک بیستم قیمت تمام شده آن است، عملاً عرضه این فرآورده با قیمت تعیین شده در مصوبه غیرممکن بوده و به دلیل عدم پیش بینی بارمالی ناشی از آن، مصوبه برخلاف اصل (75) قانون اساسی می باشد.(این در حالی است که مخبر محترم کمیسیون تلفیق در مصاحبه رسمی اعلام کرده است که تحمیل هزینه ناشی از این بند ناچیز است و دولت آن را از محلی تامبن خواهد نمود! ).

7. در مورد برق بدون تعیین تکلیف قیمت، یارانه حذف و دولت در خلأ قانونی برای خدمت‌رسانی قرار گرفته است. (توضیح اینکه سال گذشته 3800 میلیارد تومان یارانه برق بود که حذف شده است و بندی به جای آن پیش بینی نشده و از این جهت مغایر اصل (75 و 52) قانون اساسی است).

8. در سال 1387 یک و نیم میلیارد دلار برای نگهداری و سرمایه‌گذاری و اجرای پروژه‌های مربوط به گاز یارانه پرداخت شده که در مصوبه مجلس برای سال 1388 اعتباری برای این منظور پیش بینی نشده است و این مغایر اصول (75 و 52) قانون اساسی است و ناگزیر یا می‌باید قیمت گاز را افزایش داد (حدود پنج برابر) و یا کلیه پروژه‌های مربوط را متوقف نمود.

9. از اعتبارات مربوط به سرمایه‌گذاری‌های بخش نفت در بودجه سال 1388 حدود هفتصد میلیون دلار کسر شده که نتیجه این اقدام نقصان در سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مشترک و عدم استفاده از سهم قانونی ایران خواهد بود. که مصداق بارز تضییع حقوق ملی بوده و درتضاد با اصل شصت و هفتم و سوگند نمایندگان برای حفاظت از حقوق ملی است.

10. در بند الحاقی (29) دولت مکلف شده است به میزان بیست و پنج هزار (25000) میلیارد ریال از سهام قابل عرضه در بورس متعلق به دولت یا شرکت های دولتی را به سازمان تأمین اجتماعی واگذار نماید.

در مورد افزایش حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران تأمین اجتماعی ـ که دولت نیز با اصل موضوع موافقت دارد ـ به جای پیش بینی اعتبار لازم، در بند الحاقی (29) دولت مکلف شده است بیست و پنج هزار میلیارد ریال از سهام قابل عرضه در بورس متعلق به دولت را به سازمان تأمین اجتماعی واگذار نماید تا سازمان یادشده از محل فروش و سود حاصل از مالکیت این سهام بارمالی این افزایش را تأمین نماید.

در حالی که به طور قطع فروش این حجم از سهام علاوه بر 5000 میلیارد ریال فروش سهام دیگر (مقرر در ردیف درآمدی واگذاری شرکت های دولتی) با توجه به شرایط واقعی بازار سرمایه امکان پذیر نیست و قطعاً درآمد مزبور حاصل نخواهد شد تا افزایش حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران سازمان قابل تحقق باشد و از این جهت مصوبه مجلس مغایرت آشکار با اصول (52 و 75) قانون اساسی دارد. علاوه براین افزایش حقوق جنبه مستمر و پیوسته دارد و اختصاص یکباره سهام، تامین منبع برای این هزینه محسوب نمی شود. این‌گونه ایجاد تکلیف مالایطاق و تحمیل هزینه بدون تامین منبع لازم برای آن، گذشته از این که با اصل 75 قانون اساسی ناسازگار است موجب بحران و نگرانی مردم می‌شود.

11. در مورد درآمد واگذاری معادن، دولت در لایحه پیشنهادی خود معادل 500 میلیارد ریال درآمد پیش بینی کرده بود که مجلس شورای اسلامی این رقم را به ده برابر (500 میلیارد تومان) افزایش داده است که با توجه به عملکرد سال گذشته عدم تحقق آن قطعی و بنابراین هزینه های مترتب بر این درآمد فاقد محل تأمین بوده و مغایر اصول (52 و 75) قانون اساسی تلقی می شود.

12. در مورد درآمد ناشی از واگذاری طرح های تملک دارائی های سرمایه ای دولت 5000 میلیارد ریال پیش بینی نموده بود که مجلس این رقم را به سه برابر (15000 میلیارد ریال) افزایش داد که عدم تحقق این مبلغ با توجه به پیش بینی کارشناسی و شرایط بازار قطعی و بنابراین هزینه های مترتب بر این درآمد نیز فاقد محل تأمین بوده و مغایر اصول (52 و 75) قانون اساسی است.

13. اعتبار یارانه کالاهای اساسی بیش از 4200 میلیارد ریال کاهش یافته و با توجه به عملکرد این ردیف در سال 1387 و اثرات ناشی از خشکسالی در سال 1388 اعتبار در نظر گرفته شده در این ردیف قطعاً جوابگوی تأمین کالاهای اساسی به ویژه گندم نخواهد بود و از این جهت برخلاف اصل (75 و 52) قانون اساسی است.

14. در حالی که اعتبارات معاونت علمی و فن آوری ریاست جمهوری بیش از 400 میلیارد ریال کاهش یافته و همچنین علیرغم کاهش اعتبارات مهمی مثل یارانه کالاهای اساسی، طرح های زود بازده و دفتر مناطق محروم، اعتبارات بعضی دستگاههای خاص به طور غیرمتعارف و بدون تناسب با سایر دستگاهها و سیاست ها رشد چند برابر داشته است. به عنوان مثال اعتبار جاری مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام حدود هفت برابر و اعتبارات مجلس شورای اسلامی که در سال 1387 در مجموع 475.391 میلیارد ریال بوده با220درصد افزایش، 1525.391 میلیارد ریال گردیده است.

درحالی که کل بودجه جاری کشور شش درصد افزایش داشته است این مقدار افزایش اعتبارات مجلس شورای اسلامی چگونه قابل توجیه است .

هزینه ای که برای کل عملیات اجرایی کشور (در حوزه های مختلف آموزش، بهداشت و درمان ، عمران و توسعه کشور ،تامین امنیت کشور ، امور اقتصادی و ...) انجام می شود به ازای هر کارمند دولت 20میلیون تومان درسال است درحالی که این هزینه درمجلس شورای اسلامی 240میلیون تومان می باشد.البته مشخص است که این رقم حقوق و مزایای نمایندگان محترم و کارمندان خدوم مجلس نیست و محل مصرف این مبلغ برای دولت مشخص نمی باشد.

6-چنین اختیاری به دولت داده نشده است که در جایگاه نظارتی بر مجلس بنشیند.

گفتنی است، در خلال بررسی و تصویب لایحه بودجه سال 1388 نیز، پس از رای مجلس به حذف بند مربوط هدفمند کردن یارانه ها در سال آینده، نمایندگان دولت در اعتراض به اقدام مجلس از شرکت در جلسات بررسی لایحه بودجه خودداری کرده و پس از تماس تلفنی رئیس مجلس با احمدی نژاد، قهر نمایندگان دولت پایان پذیرفته و روند تصویب لایحه بودجه ادامه پیدا کرد.


نظر شما( )
   1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عبور در غبار"تحویل سیمافیلم می شود.
کارگاه تحلیل فیلم و "ناخدا خورشید"
برکت" در شورای تخصصی فیلمنامه
[عناوین آرشیوشده]

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

192413

بازدید امروز

0

بازدید دیروز

0

حضور و غیاب
یــــاهـو


 RSS 


 درباره خودم

توسعه سینمای فاخر

تا امروز یک سریال 13 قسمتی که مشارکت داشته ام و دو فیلم سینمایی که حضور داشته ام از تلوزیون پخش شده .کارهایی هم در نوبت است . حدود 40 طرح هم دارم که اغلب آن روی وبلاگ قرار گرفته است. البته مشتری هم پیدا نکرده ...

 لوگوی وبلاگ

توسعه سینمای فاخر

 پیوندهای روزانه


 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

 آرشیو

کلمات قصار سینمایی ها
پاییز 1387
آبان 1387
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
مهر 1388

 لینک دوستان

پیچک
!!!نگاتیو

لوگوی دوستان





اشتراک