سلام
نمي دانم دارم براي چه كسي مي نويسم و لي خودم برداشت شخصي ام را مي نويسم . فيلم در دو بعد بود يك طرف مثل اينكه شبه ايجاد مي شد طرف ديگر قضيه را شفاف سازي ميكرد .استاد راست ميگفت اين نوع تقابل انديشه و اين نوع نزديكي و بازخورد عالي از دو جناح آزاده و ديندار فقط در جهان سوم ممكن است من همه نوشته هايتان را نخواندم ولي فيلم را به هنديها ربط دادين اينجا فقر و غنايي نبود مادر امير علي استاد دانشگاه و وضع ماليشان هم خوب بود ژس از اين نظر هندي نبود از لحاظ علاقه مندي هم قضيه نوعي هم فكر و ژيدا كردن سوالهاي بي جواب نفس و امير علي بود كه شايد منجر به عشق شد امير علي با چيزهايي كه نفس مخالف بود مخالف بود و اين يعني هم سويي در فكر و اونجايي كه دارن براي امام حسين عزاداري مي كنن با معبد هنديها قابل مقايسه نيست اصل موضوع چيز ديگري است فلسفه عاشورا و اهل بيت براي ما اصلا چرا مقايسه شود . اما شمع ها از قديم الايام روشن كردن شمع در شام غريبان و ديگر مراسم هاي ما مرسوم بوده و اين نمي تونه شباهت به هنديها محسوب بشه خلاصه خيلي حرفهاي ديگه كه حوصله تايژ ش را ندارم و لي ديدن اين فيلم به قدري لذت بخش بود كه بادران ؟؟/
2