اسفند 1387 - توسعه سینمای فاخر

پایین

?	دوشنبه 87/12/5 ساعت 9:21 عصر
داستانک
«شیر نری دلباخته آهویی ماده شد. شیر نگران معشوق بود و میترسید بوسیله ی حیوانات دیگر دریده شود. از دور مواظبش بود... پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست، شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت. با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد. و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو......!!!»
	نظر شما( )

?	دوشنبه 87/12/5 ساعت 9:18 عصر
میلیونر زاغه نشین
داستان جوانی به نام جمال است که کودکی خود را در خیابان‌ها و حلبی آبادها گذرانده و عشقی رؤیایی به دختری به نام لتیکا دارد. جمال فرصت این را می‌یابد که در مسابقه تلویزیونی «چه کسی میلیونر می‌شود» شرکت کند. او تا آخرین سئوال این مسابقه پیش می‌رود اما وقت مسابقه به پایان می‌رسد و ادامه آن به برنامه آینده موکول می شود. در این هنگام پلیس که به پاسخ‌های صحیح جمال شک کرده و موفقیت وی را تقلب می‌داند و او را دستگیر می کند... ادامه مطلب...
	نظر شما( )

?	یکشنبه 87/12/4 ساعت 8:24 عصر
فتوا
بسمه تعالى اگر صیغه مخصوص نذر را ـ که در رساله‌هاى عملیه ذکر شده است ـ نخوانده‌اید، عمل به آن لازم نیست.
	نظر شما( )

یکشنبه 87/12/4 ساعت 8:22 عصر

مانع بزرگ

یک روز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود: آدیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت 10 در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنیم.آ در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مى‌شدند اما پس از مدتى، کنجکاو مى‌شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آن‌ها در اداره مى‌شده که بوده است..
این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را در ساعت 10 به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعیت زیاد مى‌شد هیجان هم بالا مى‌رفت. همه پیش خود فکر مى‌کردند: آاین فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!آ کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى‌کردند ناگهان خشکشان مى‌زد و زبانشان بند مى‌آمد. آینه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصویر خود را مى‌دید.. نوشته‌اى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود: آتنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جز خود شما. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید زندگى‌تان را متحوّل کنید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقیت‌هایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید به خودتان کمک کنید. زندگى شما وقتى که رئیستان، دوستانتان، والدین‌تان، شریک زندگى‌تان یا محل کارتان تغییر مى‌کند، دستخوش تغییر نمى‌شود.
زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى‌کند که شما تغییر کنید، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول زندگى خودتان مى‌باشید. مهم‌ترین رابطه‌اى که در زندگى مى‌توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است. خودتان را امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیرممکن‌ها و چیزهاى از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیت‌هاى زندگى خودتان را بسازید. دنیا مثل آینه است. انعکاس افکارى که فرد قویاً به آنها اعتقاد دارد را به او باز مى‌گرداند

نویسنده : محمد مهرابی

نظر شما( )

?	جمعه 87/12/2 ساعت 1:50 عصر
آقای برزیده عنایت فرمایید به عرضم...
چند با کلام استاد استاد عبدالحسین برزیده که بسیار دوستش دارم در روزنامه وطن امروز پنجشنبه نکاتی فرموده اند که از سر دغدغه های ایشان است. چون همین دغدغه ها در نگارنده نیز وجود دارد این چند نکته را عرض می کنم: 1- فرموده اند سینمای ما الان به یک تحول اساسی نیاز دارد. نکته: خوبست طرح اجرایی این تحول را ارائه فرمایند. ضمنا منظورشان این نیست که سینما تعطیل شود تا روی نحوه تحول اندیشه شود. 2- به جای تحول مرتب آدم عوض می کنیم. نکته : یک پایه هر تحولی نیروی انسانی است. به هر حال تحول باید توسط آدمها صورت گیرد نه در و دیوار و صندلی های سینما 3- افرادمهم نیستند افکار مهمند. نکته: آن افکار مهم هم خود در سر افراد دیگر هستند که باید به جای افراد فاقد افکار مهم(دسته اول) بیایند تا تحول اتفاق افتد .یعنی برگشتیم به بند 2 4- چرا به جای تثبیت یک فکر واحد ... نکته : فکر واحد به خودی خود واجد هیچ ارزشی نیست . یک صدایی امتحان بدی در مقابل چند صدایی داده است . 5- چرا به جای تثبیت یک فکر اصولی، حساب شده و منطبق بر برنامه ریزی درست و استاندارد... با توجه به نسبی بودن عناوین فوق این ارائه طریق هیچ کمکی به سینما نمی کند. برنامه ریزی درست از نظر من یک چیزی است از نظر آقای صفار هرندی یک چیز و از نظر آقای برزیده چیز دیگر. 6- مدیران هر یک سلیقه خود را دارند نکته:از سلیقه مند بودن افراد چاره ای نیست ودیعه الهی در سرشت بشر است باقی مطالب بماند پس از پاسخ ایشان به این چند نکته
	نظر شما( )

?	پنج شنبه 87/12/1 ساعت 7:30 عصر
خاطرات رضوانه میرزا دباغ:
وجود مادرم مرا آرام می کرد خبرگزاری فارس: بازجوی من شخصی به نام منوچهری بود که همواره به من شوک الکتریکی می‌داد. یادآوری صحنه‌‌های شکنجه‌ مادرم برایم بسیار سخت و دردآور است. به خاطر دارم که مادرم را سرپا نگه داشته بودند و ادامه مطلب...
	نظر شما( )

?	پنج شنبه 87/12/1 ساعت 7:28 عصر
تولید فیلم فاخر
ساداتیان: بخش خصوصی برای تولید فیلم فاخر پر از ایده است اما می‌ترسد خبرگزاری فارس:«سیدجمال ساداتیان» گفت: به نظر من اگر می‌گذاشتند تا سینما را بخش خصوصی اداره کند، شاید خیلی کارهای فاخر و ارزشمندتری ارائه می‌کردیم. من وقتی با همکارانم صحبت می‌کنم فکر‌های بکر زیاد می‌بینم ولی همه نگران هستیم و می‌ترسیم از این که نشود این فکرها را اجرا کنیم. ادامه مطلب...
	نظر شما( )

?	پنج شنبه 87/12/1 ساعت 11:27 صبح
فیلم مستند علف
در سال 1303 فیلم مستند علف توسط مریان سی کوپر و ارنست شودسک آمریکایی در مورد کوچ ایل بابا احمدی ساخته شد که طی آن هزاران نفر از اهالی ایل به همراه گله های گوسفند و بز مسیر دشواری را می پیمودند. علف دارای چند صحنه بازسازی شده مثل رقص افراد در دوران کوچ بود. ادامه مطلب...
	نظر شما( )

?	پنج شنبه 87/12/1 ساعت 11:26 صبح
برگی از تاریخ
... حتی برخی عقیده داشتند شخصیت آقا بزرگ باید یک آدم کاملا مذهبی مانند سید جمال الدین باشد و در مقابل جریان کشف حجاب ایستادگی کند . اما بر اساس تحقیق ما در مقابل زور رضا خان و ماجرای کشف حجاب، این طور نبود که اکثریت مردم مقاومت شدید نشان دهند . در غیر اینصورت او هرگز موفق نمی شد. ادامه مطلب...
	نظر شما( )

< 1 2 3 4 >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عبور در غبار"تحویل سیمافیلم می شود. کارگاه تحلیل فیلم و "ناخدا خورشید" برکت" در شورای تخصصی فیلمنامه [عناوین آرشیوشده]

بالا

[ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]