به سینما نیامدهام تا روشنفکرها برایم کف بزنند
مطلبی در مورد این سخن دارم که نگه می دارم تا تاثیر نکات بعدی من از بین نرود.
در نشست خبری که در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، برگزار شد، ده نمکی گفت: هجوم سونامیوار جمعیت برای خودم هم غیرمنتظره بود. از ابتدا پیشبینی میکردم که «اخراجیها» با استقبال خوبی مواجه شود، اما به میزان آن فکر نکرده بودم.
«اخراجیهای 2» نسبت به فیلم قبلی از اثرگذاری کمتری برخوردار است و روند فروش این فیلم را منوط به اخراجیها 1 میتوان به حساب آورد، پاسخ داد: به لطف خدا کارهای من در زمینههای مختلف از روزنامهنگاری گرفته تا فیلمهای مستند و سینمایی هیچگاه کممخاطب نبوده است.
عدهای میگویند که مردم «اخراجیها 1» را به دلیل فیلمهای مستند من و به ویژه «فقر و فحشا» دیدهاند و«اخراجیها 2» را هم به دلیل اخراجیها یک و مستند را هم با توجه به نشریههای من دیدهاند، اما من فکر میکنم بیشتر به دلیل نوع نگاه است که مخاطب جذب اثری میشود، هنر «اخراجیها» در عبور نکردن از خطوط قرمز است
به گزارش ایسنا، مسعود دهنمکی در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به سوالی بیان کرد: هنر «اخراجیها» در عبورنکردن از خطوط قرمز است. چرا که اگر کسی حدود این خط قرمزها را نشناسد، فیلم او یا توقیف میشود و یا بخشی از مخاطبان خود را از دست میدهد. اما بررسی مخاطبان این فیلم نشان میدهد که «اخراجیها» همانقدر که در شهرهای مذهبی مانند قم و مشهد مخاطب داشته است در شهرها و مناطق دیگر نیز تماشاگر دارد.
او اذعان داشت: این فیلم از نظر اجتماعی، قشرهای مختلف را به سینماها کشاند و از نظر اعتقادی نیز سری جدیدی از مخاطبان را وارد سینما کرد. مخاطبانی که شاید به نوعی بتوان از آنها به مخاطبان خاموش سینما تعبیر کرد. از منظر قومیتی نیز اگر فردی حفظ احترام قومیتها را بلد نباشد، برای او بازخورد خواهد داشت. اما در «اخراجیها» این اتفاق نیافتاد و این مسئله نشان داد که این فیلم با شناخت و رعایت حساسیتهای جامعه و با بازی با خطوط قرمز
پس بازی با خطوط قرمز را قبول دارید؟
این کارگردان در عینحال عنوان کرد: در مورد مضامین فیلمهایم هم باید بگویم که من با فطرت مشترک انسانها تماس دارم. این مسایل وظیفه من نیست و باید عده دیگری این موارد را کشف کنند، اما این اتفاق نمیافتد. او افزود: در «اخراجیها 1» هم ما فطرت انسانها را مدنظر داشتیم و به مسئله اصلاح پرداختیم، اصلاح نفوس برای تمام انسانها. مجید سوزوکیها تنها منحصر به زمان جبهه نبودهاند، این گونه انسانها متعلق به همه عصرها هستند و امروز هم زندگی میکنند و تمام کنایههای سیاسی و لطایف اجتماعی این فیلم را هم مخاطب تیزهوشی که امروز به او توهین میکنند و او را عام میدانند به خوبی متوجه میشود.
مخاطب تمام این موارد را درک میکند و متوجه میشود که قرار نیست بهزور مطلبی را به او بگویند و یا فیلمی سفارشی برای او به نمایش بگذارند.
این کارگردان گفت: از ابتدا اصلا قرار نبود که آنچه در «اخراجیها 1» گفته شده در «اخراجیها 2» تکرار شود. در «اخراجیهای 1» مبنای بنده عرفانی و اخلاقی بود. اما در فیلم دوم در پی ایجاد نوعی شور و هیجان و حسی مشترک در هجو دشمن و ایجاد وحدت ملی بودم و تفاوت دیگر این دو فیلم هم در این است که «اخراجیها 1» با کمدی شروع میشود و تراژیک تمام میشود. اما «اخراجیها 2» تراژدی شروع میشود و با هیجان تمام میشود. در کل نیز پیام این دو فیلم متفاوت است و قرار نیست که با یکدیگر مقایسه شوند.
که این فیلم در میان منتقدان و رسانهها داشته است هم گفت: منتقدین و روشنفکران بسیارخوب این فیلم را درک کردهاند و نقدهای آنها به شکل درستی صورت میگیرد. چراکه آنها فهمیدند که «اخراجیها» به خال زده است و با زبان طنز حرفی جدی میزند. آنها بدرستی دریافتهاند که طنز در این فیلم به جای سرگرمی در خدمت ایدئولوژی و اعتقاد قرار گرفته است و در این میان عده بسیاری مورد این هجمه قرار گرفتهاند و به همین دلیل است که اظهار ناراحتی میکنند.
کجای دنیا سخن گفتن بر علیه دشمن، گذشتن از خط قرمزهاست؟!
او معتقد است: شاید هنوز زمان آن نرسیده باشد که درباره لایههای زیرین یا بخشهایی از فیلم که مخاطب به آن میخندد صحبت کنم. اما باید به آنهایی که معتقدند این فیلم خطوط قرمز را زیرپا گذاشته و امکانی ویژه برای ساخت آن فراهم شده است، بگویم که کجای دنیا صحبتکردن علیه دشمن گذشتن از خط قرمز است؟ آیا غیر از این است که تمام شوخیها و شعارهای این فیلم علیه دشمن بوده است،
براستی دیالوگهای رضویان در سکانسهای هواپیما علیه دشمن است؟
تازه دیگران برای ساخت اینگونه موضوعات پول هم میگیرند، اما ما بدون هیچگونه رانت و کمکی این کار را انجام دادیم.
« نقدهای صادقانه را به جان میخرم
او با اشاره به نقدهای مطرح شده دربارهی اخراجیها 2 هم گفت: چهطور زمانیکه تورج منصوری فیلمهای دیگران را فیلمبرداری میکند و این فیلمها راهی معتبرترین جشنوارهها میشوند، همه میگویند که او استاد فیلمبرداری است. اما در این فیلم هیچکس نمیگوید که او چهقدر استادانه کار میکند. به هرحال این افراد حق دارند که با فیلم مخالفت کنند و من هم از آنها دلخور نیستم.
نقدهای صادقانه را به جان میخرم و سعی میکنم که آنها را به کار بگیرم، اما پاسخ نقدهای مغرضانه را میدهم.
او ادامه داد: آنهایی که میگویند این فیلم به شوخیهای سطحی پرداخته است، بهتر نیست مصداقی صحبت کنند؟ در سال گذشته هنرمندترین از هنرمندان این مملکت فیلم ساخت و فیلم او در 28 سالن اکران شد و هیچکس هم اعتراض نکرد، اما چگونه است که اکنون «اخراجیها» با 27 سالن اعتراض همه را برانگیخته است؟ چرا هنگامی که تلویزیون برای برخی فیلمها 400 تا 500 تیزر رایگان پخش میکند کسی اعتراض نمیکند؟!
این دو موضوع چه ربطی به سوال در مورد هزل در فیلم شما دارد؟خواستگاری رضویان با این شیوه در هواپیما از شیلا خداداد چه ربطی به هجو دشمن دارد؟در کدام فیلم از تاریخ سینما این چنین سطح سخیفی از لودگی رخ داده است؟
او مطرح کرد: برخی منتقدان فکر میکنند که باید نقدهای آنها حالت منولوگ و گفتوگوی یکطرفه داشته باشد، درحالیکه من معتقدم اگر کارگردانی پاسخی به نقدها دارد باید آن را بیان کند و حق دفاع داشته باشد. به هرحال من از آنجا که روزنامهنگار بودهام مانند بقیه کارگردانان معتقد نیستم که باید در برابر تمام حرفها سکوت کرد. عدهای میگویند که این فیلم به شوخیهای چرک میپردازد و جلف است. حال چگونه است که فیلمهایی که در آنها موارد مبتذل متعدد مطرح میشود جلف یا شوخی چرک نیستند. اما اخراجیها که دیالوگهایش هجو دشمن است، طنز دمدستی محسوب میشود؟ اینکه دوستان در برابر استقبالی که از این فیلم به عمل آمده میگویند ذائقه مخاطب بیمار است، دارند به تماشاچی سینما توهین میکنند.
این درحالی است که همین آقایان میگویند، اگر فلان فیلم اکران شود، فروش آن از «اخراجیها» هم بیشتر میشود، مگر غیر از این است که مخاطب فیلمهای دیگر هم همین مردم هستند؟
واقعا اینگونه می اندیشید؟ یعنی مردمی که به دیدن مارمولک یا علی سنتوری میروند همانهایی هستند که به دیدن فیلمهای شما می روند؟
چهطور این مردم برای دیدن «اخراجیها» مخاطب عام خوانده میشوند، اما برای فیلمهای دیگر محاسبات به گونهای دیگر است؟ این دوستان باید حداقل این پارادوکسها را مابین خودشان حل کنند.
براساس مثنوی معنوی فیلمنامه مینویسم
کارگردان «اخراجیها» الگویش را در نگارش فیلمنامه مثنوی معنوی دانست و توضیح داد: مثنوی مفاهیم عمیق را به شوخی میکشد و بعد در نهایت به نتیجهگیری اخلاقی میپردازد. حال چگونه است که هیچگاه کسی نمیگوید که شوخیهای مولانا دمدستی است، اما میگویند که شوخیها و طنز «اخراجیها» اینگونه است؟ اگر دوستان سواد دارند، تکتک دیالوگهای این فیلم را مورد بررسی قرار دهند تا متوجه شوند که همه دیالوگهای این فیلم با منظور و معنادار طراحی شده است.
در برابر همهی اقشار جامعه مسوول هستیم
او در عینحال عنوان کرد: در «اخراجیها 2» علاوه بر قشرهای قبلی به مسیحیان و اقلیتهای مذهبی و حتی جاسوسان نیز پرداختهایم، تا نشان بدهیم که تنها نسبت به یک طبقه اجتماعی مسوولیت نداریم. از سویی ویژگی دیگر اخراجیهای 1 و 2 این است که هردوی این فیلمها برگرفته از واقعیات هستند و ناگفتههای جنگ را با زبانی سادهتر و قابلقبول برای مخاطب عام بیان میکنند. به هرحال ما با مخاطبان دهه 80 مواجهیم. مخاطبی که علیرغم هزینههای میلیاردی به سراغ سینمای جنگ نمیرود، پس حال که این مخاطب به سینما آمده است تا فیلم جنگی ببیند، چرا عدهای تا این اندازه ناراحت هستند؟ آیا بیستسال پس از جنگ و در جامعهای که عدهای میگفتند نسلهای آن دچار انقطاع شدهاند و به جبهه و جنگ علاقه ندارند، برانگیختن احساسات ملت بر علیه منافقین و دشمن کمکاری است؟
دهنمکی ادامه داد: تمام «اخراجیها» با نوعی زیرکی پیش میرود و دوستان هم از همین موضوع ناراحتند. چراکه آنها فیلم ضدجنگ میسازند اما «اخراجیها» فیلمی جنگی است
اشتباه نشود فیلم جنگی نیست بازگویی به شیوه شما از جنگ است
ادامه دارد
|