به سینما نیامدهام تا روشنفکرها برایم کف بزنند
کارگردان «فقر و فحشا» در ادامه این نشست به ایسنا گفت: مسلما به هیچکس باج نمیدهم و قطعا برای این وارد سینما نشدهام تا حرفهایی را مطرح کنم که روشنفکرها برای من کف بزنند. من حرفهای نسل خود را بازگو میکنم. در این راه هم دست هرکس را که به من کمک کرد میبوسم و معتقدم که منتقدان هم حق انتقاد دارند. اما چرا این افراد به شعور مخاطب توهین میکنند؟ آیا غیر از این است که آنها بعدا هم با این مردم کار دارند؟ همان عدهای که در روزنامههای خود به شعور مخاطب توهین کردند و گفتند سطح سلیقه مخاطب پایین است، در روزنامه خود به دنبال تیراژ بالاتر هستند! پس چگونه از من سینماگر میخواهند که بهدنبال مخاطب نباشم؟ باید بگویم که از نقد ناراحت نمیشوم اما از دوستانی که شعارهای آنها با حرفشان یکی نیست دلگیرم. آنهایی که میگفتند حاضریم جان خود را بدهیم تا مخالف ما حرفش را بزند. چرا اکنون حاضر شدهاند که جان خود را بدهند تا مخالف آنها حرف نزند؟ ! یا در جشنوارهای که آن را هنری مینامند چگونه است که عدهای به هوکردن در اختتامیهی میپردازند و هیچکس هم این موضوع را پیگیری نمیکند؟ آیا چنانچه در مراسمی برخی از حاضرین عمل خلافی صورت دادند برگزار کنندگان مراسم و خود مراسم زیر سوال می روند؟ این منطق شماست؟او در عینحال خاطرنشان کرد: در جشنوارهای که متعلق به شما بود هرکار که دلتان خواست انجام دادید، اما حال که زمان اکران است چرا دخالت میکنید؟ آیا بهتر نیست حداقل به شعارهای قبلی خودتان درباره دموکراسی و اهمیت آرای مردم اهمیت دهید. ممکن است امروز مردم فیلم مرا بپسندند و فردا فیلم بعدی من را دوست نداشته باشند. آیا این دلیل میشود که من به آنها فحش بدهم و بگویم که فیلم را نمیفهمند.
این کارگردان دربارهی مطلبی که یکی از نمایندگان مجلس درباره این فیلم نوشته است هم گفت: بسیاری از نمایندگان مجلس هم بودند که از این فیلم خوششان آمد و بارها به سر صحنه این فیلم آمدند. یا در روزهای ابتدایی سال در سینما آفریقا مراسمی برگزار شد و جمعی از هنرمندان و آزادگان به نمایندگی از اسرا از فیلم تجلیل به عمل آوردند. حال من نمیفهمم که چگونه کسی میگوید که این فیلم اهانت به رزمندهها است، هنگامی که فرمانده وقت سپاه، «اخراجیها» را مانند بازکردن جعبه سیاه جنگی دشمن میداند.
او در عینحال اظهار کرد: عدهای میگویند که این فیلم اهانت به قومیتها است. حال سوال من این است که این مطلب را چه کسی تشخیص داده است؟ پیشترها که در فیلم برخی فیلمسازان، یک جانباز مشکل اخلاقی داشت هیچ اعتراضی نبود؟
اینکه فیلم مخملباف اشکال داشته (جالب اینست که سر همین موضوع هم اکران نشده) توجیه آن دو پلانی است که فردی با گویش آذری در هواپیما از نحوه استفاده از چتر نجات می گوید؟!
اگر امروز این فیلم مورد استقبال قرار گرفته نظر مردم است و من فکر میکنم این نظرات شخصی و متفاوت با آرای مردمی است.
کارگردان «اخراجیها» گفت: اگر قصد پول درآوردن داشتم، راههای آسانتر فراوانی وجود داشت. سینما شغل من نیست و بیش از آنکه از سینما درآمد داشته باشم در آن هزینه میکنم. درحال حاضر مدت 15 سال است که مشغول پروژهای شخصی هستم و دایرهالمعارف اسرا را تدوین میکنم. تاکنون نیز هیچ یک از بخشهای دولتی از آن حمایت نکردهاند، لذا مطمئنا اگر درآمدی هم از سینما داشته باشم مطمئنا در همین راه خرج میکنم. ضمن آنکه معتقدم در نظر گرفتن انگیزههای مادی برای ساخت یک فیلم هم اشکالی ندارد. اما به هرحال این که بخواهم بگویم سینما منبع درآمد من است و محتاج نان آن هستم، درست نیست. سینما برای من ابزاری است تا به واسطه آن دیدگاههایم را بیان کنم. حال اگر این امر سودآور بود که چه بهتر و اگر هم سودآور نبود من حاضرم تمام هزینههای آن را بپردازم.
به گزارش ایسنا، مسعود دهنمکی در بخش دیگری از این نشست و در پاسخ به مطلبی مبنی بر تأثیرگذاری محمدرضا شریفینیا در ساختهشدن «اخراجیهای 1» مطرح شد، پاسخ داد: شریفینیا در فیلم قبلی علاوه بر بازی به انتخاب بازیگر نیز پرداخت. اما در بقیه مسایل دخالت نکرد. چراکه اعتقاد داشت ممکن است این مسئله حاشیهساز باشد.
او در پاسخ به اینکه عدهای شریفینیا را به نوعی کارگردان مخفی «اخراجیها» میدانند، اظهار کرد: اینگونه صحبتها نوعی فرافکنی است. «شریفینیا» از مهرههای اصلی اخراجیها است. اما اگر واقعا چنین اعتقادی دارند پس چرا نمیگویند که «اخراجیها» فیلمی قوی است، چراکه اگر شریفینیا بخواهد فیلم بسازد قطعا فیلم قویتری خواهد ساخت من فکر میکنم این مطلب هم از دیگر پارادوکسهای مطالبی است که مطرح میشود.
دهنمکی دربارهی کمتر مطرح شدن کاراکتر مجید سوزکی در اخراجیها 2 گفت: دوست داشتم که بازیگران اخراجیهای 1 در 2 نیز باشند. خانواده مجید سوزوکی به نوعی حلقه واسطه این دو فیلم هستند و حتی میشد که ما این کار را نکنیم و در هواپیما از شخصیتهای دیگری استفاده کنیم.
آیا دوست داشتن می تواند توجیه خبطی باشد که به واسطه محور قراردادن تصادف در ساختارفیلم صورت گرفته است ؟اینکه به صورت تصادفی هواپیمایی ربوده می شود که خانواده این افراد در انند.تصادفی به عراق برده می شوند. تصادفی به همان اردوگاه می روند. تصادفی...
از امروز به بعد مخاطب است که از ما طلب دارد
دهنمکی دربارهی حمایت ویژهی شخص وزیر ارشاد از این فیلم و آمدن به پشت صحنهی آن هم پاسخ داد: حمایتهای ایشان بیشتر حمایت معنوی و لطف بود و یکی از سوالاتی که اکنون زمان پرداختن به آن رسیده است هم، همین مساله است. به نظرم اجحافی که در حق صفارهرندی شده است این است که چرا، او این فیلم را انتخاب کرده و به بازدید پشت صحنه هر 2 فیلم آمده است؟ و پاسخ من هم این است که او پیشبینی کرده بود که «اخراجیها» فیلمی متفاوت است. لذا او به پشت صحنه فیلمی آمده که حرفی برای گفتن دارد. «اخراجیها» در واقع آغاز نگاهی نوین به سینمای دفاع مقدس است و استقبال عظیم مردم از «اخراجیهای 2» نیز میتواند دلیل دیگری برای حضور وزیر در پشت صحنهی این فیلم باشد. از طرفی مسوولان دیگر هم به پشت صحنه فیلمهای دیگر در زمان خود رفتهاند.
او با یادآوری صحبت رییس رسانه ملی افزود: آقای ضرغامی سینمای دفاع مقدس را بعد از «اخراجیها» دانستهاند. خود من نیز معتقدم که «اخراجیها» یک تابو را شکسته و پس از آن دیگر نمیتوانیم یکجانبه به انسانهای دوران جنگ بنگریم. باید قبول کنیم که دیگر دوران شعاردادن به سرآمده و نمیتوانیم تنها از پیروزی بگوییم و دشمن را ضعیف و خود را قوی فرض کنیم. اگر امروز چهره واقعی دشمن را نشان ندهیم، کار ما جواب نخواهد داد. لذا من فکر میکنم که از امروز به بعد مخاطب است که از ما طلب دارد و اگر بخواهیم همواره شعاری عمل کنیم و خود را قویتر و برتر از دشمن نشان دهیم و از شکستها و ترسهای جنگ نگوییم او فیلمهای ما را پس خواهد زد و شاید علت مخاطب گریزی سینمای دفاع مقدس هم همین موضوع باشد.
اخراجیها حرفهای 20 ساله من است
مسعود دهنمکی مطرح کرد: در این فیلم حرفهایی را به تصویر کشیدهام که از بیستسال پیش در دلم مانده بود. داستان افرادی که هیچگاه به جنگ نرفتند و ماندند تا پستها را اشغال کنند. اکنون نیز این افراد خود را در فیلم میبینند و به همین دلیل است که به آن معترض هستند. این فیلم بحث افرادی است که هیچگاه پا به جبهه نگذاشتند و مردم هم آنها را به خوبی میشناسند، افرادی که اکنون هم القابی را به یدک میکشند. مردم از تظاهر متنفرند و من در این فیلم به افرادی که بارها و بارها در رسانهها، جنگ را زیر سوال بردهاند، جواب دادهام. این فیلم علیرغم مضمون طنزش پیام و حرفهای جدی دارد و به هیچ عنوان فیلم لودگی نساختهام. آنها که به این فیلم و سطحی بودن شوخیهای آن معترض هستند، چرا به فیلمهایی که صحنههای متعدد رقص دارد معترض نمیشوند؟
حال اگر به آن فیلم ها اعتراضی که مطلوب شماست صورت گیرد می توانیم امیدوارم باشیم پاسخ سوالات را بدهید و حاشیه نروید؟ آیا چون آن فیلم ها اشکال داشته اند فیلم شما هم ...
در تمام متن هر جا راجع به فیلم شما سوال شده به جای پاسخ اینگونه حاشیه رفته اید چرا؟
برای خنداندن فیلم نساختم
اگر «اخراجیها» شعاری بود مخاطب را پس میزد
به گزارش ایسنا، ده نمکی در پاسخ به سوالی که دربارهی شعاری بودن این فیلم مطرح شده بود، هم گفت:اگر این فیلم شعاری باشد، طبیعتا باید مخاطب را پس بزند. نکته دیگر آنکه من برای خنداندن دیگران فیلم نساختهام و در خلال فیلم قصد انتقال پیام داشتهام. حال ممکن است که عدهای احساس کنند که میزان پیامهایی که در این فیلم مطرح شده زیاد است اما به شخصه سعی کردهام که حتی هنگامی که شعاری مطرح میکنم، در کنار آن به جنبههای طنز نیز بپردازم و معتقدم که حتی شعارها نیز به خدمت طنز فیلم درآمده است.
او دربارهی سرود «ای ایران» در پایان فیلم هم اظهار کرد:این بخش فیلم برگرفته از اتفاقی بود که در یکی از اردوگاهها صورت گرفته بود و با توجه به اینکه پیام فیلم بحث وحدت ملی و هجو دشمن است سعی کردیم که بسیاری مسایل را با زبان ایما و اشاره بیان کنیم و این سرود نیز نمادی از تجمع انسانهای مختلف است،افرادی که میتوان مام وطن را نقطه مشترک همه آنها دانست.
|