سینما و سیاست
من با آقای خاتمی مخالفم!
دردوره ای که با استاد منصور براهیمی (یکی از سه استاد برگزیده سینما در سال 86) برای نگارش فیلم نامه دینی و قرآنی در موسسه تبیان فیلم(خالق سریال یوسف پیامبر(ع) برای سیما فیلم )گذرانیدیم ،یکی از کتابهایی که منبع درسی قرار گرفت کتاب اسطوره قهرمان اثر ولفگانگ وگلر بود که به عنوان سبکی در فیلم نامه نویسی مطرح می باشد .
بر اساس این سبک، فیلم نامه حول محور حرکت قهرمان شکل می گیرد. قهرمان فیلم، مراحلی را طی می کند و با رسیدن او به مرحله نهایی، فیلم به پایان می رسد.
این سبک نزد جماعت فیلم نامه نویس پذیرفته شده و منطقی جلوه نموده است.آنچه مهم است این است که پیروزی قهرمان ؛ پیروزی مردم است و قهرمان به خاطر مردم رنج سفر بر خود هموار می کند و خطرات را به جان می خرد .از همین روست که او از میان مردم متمایز می شود و قهرمان نامیده می شود.
***
درچند سخنرانی رییس جمهور سابق کشورمان شنیده ام که ایشان ضمن گله گی از اینکه مردم؛ افراد را نجات دهنده کشور و قهرمان تلقی می کنند ، با تاکید خود مردم را قهرمان دانسته اند.
قبل از ورود در بحث، ذکر این نکته را لازم می دانم که در مقام اعتراض مطلبی را افشاء نمایم و آن تعاریف خود ساخته برای کلمات و عبارات ، نزد مقامات جمهوری اسلامی است.
حتی گاه دیده شده است که از عبارتی جهانی تعریفی کاملاٌ متمایز و جدید ارائه شده است که حتی واضعین آن عبارت متوجه معنایی که در لسان مقامات ایرانی وجود دارد نشده و ناچار برای فهم مطلب به استماع تعریف جدید از سوی ایشان نشسته اند.
این را گفتم تا پیشاپیش اعلام نموده باشم که با نیت مثبت و سازنده آقای خاتمی در ایجاد موج در حرکت جمعی و تحول اجتماعی کاملاٌ موافقم و قطع و یقین دارم که با تعریف خود ساخته ای که ایشان در پس قهرمان دانستن مردم دارد ؛ پنجره دیگری به این فضا گشوده می شود.
اما برگردیم به مطلب
مردم تعین خاصی ندارد.
هرچند در گفتمان فرا سرزمینی تعریف مشخصی از مردم وجود دارد و مردم در داخل مرزهای سرزمینی شناخته می شوند مانند مردم کشور ایران ؛ مردم کشور لبنان ؛ مردم کشور سوریه... اما در داخل کشور وقتی گفته
می شود مردم چه نصابی در دست است ؟
با چه ملاکی می توان گفت که در عرصه یک انتخابات آندسته از مردم که سر صندوق رای حاضرند مردمند و آندسته که خاموشند و نیامده اند مردم نیستند؟
از کجا معلوم که غایبیین یک انتخابات (مثلاٌخبرگان رهبری ) حاضرین پر و پا قرص انتخابات دیگری(مثلاٌ مجلس شورای اسلامی) نباشند؟
دسته اول مردمند یا دسته دوم ؟یا دسته اول مردم نیستند یا دسته دوم؟
انتخابات ملاک مشخصی برای برگزیده شدن افراد منتخب دارد .درزمان رای گیری برای ریاست جمهوری با نصاب خاصی فردی رییس جمهور می شود . پس از این رویداد آن فرد رییس جمهور همه مردم معرفی می شود . پر واضح است که این امرخود گویای مردم شناخته شدن آن دسته ای هم می شود که در انتخابات شرکت نکرده یا در صورت شرکت به فرد منتخب رای نداده اند.
در قران کریم و روایات ائمه اطهار(ع) پیرامون قهرمان به مطالبی بر می خوریم که جنبه انفرادی قضیه را پر رنگ می نماید.ذکر خصائل پهلوانی و افتادگی و خضوع و خشوع با نگاه به فرد دیده می شود.
از اینکه بگذریم در بعد اجتماعی نیز اصولاٌ معنی ندارد که همه مردم را قهرمان بدانیم زیرا در این صورت اصلاٌ تمایزی به وجود نمی آید.
اگر قرا ر باشد همه قهرمان باشند اولاٌ غیر قهرمان( که خود بستر شناسایی قهرمان است) شناخته نمی شود و ثانیاٌ قهرمان شناسی بی معنی است و دادن چنین عنوانی به افراد که با هدف شیوع فضایل اخلاقی در میان فرد فرد جامعه صورت می گیرد کاری عبث خواهد بود.
فکر می کنم منظورم را رسانده باشم.
***
حال که سخن به اینجا رسید در مقابل بزرگواری آقای خاتمی که مردم ایران را قهرمان نامیده است به عنوان فردی از آحاد مردم ایران ، به سهم خود این تشخص را به ایشان بازمی گردانم و می گویم:
قهرمان شمایید که در زمانه ی غربت جامعه مدنی از جامعه مدنی گفتید.
در میان طوفانی که علیه دموکراسی پر پا شده بود از لزوم تمرین دموکراسی گفتید .
در عهدی که فقط موافق، مطلوبیت داشت از تحمل مخالف گفتید
و بالاتر از آن از احترام به مخالف گفتید و بر این پیمان ثابت قدم بودید.
***
اینهمه گفتم اما اگر سخن نهایی را نگویم رسالت این نوشتار را به انجام نرسانده ام و آن اینکه:
آقای خاتمی
بیا تا چرخ متوقف شده جامعه مدنی رادوباره به حرکت در آوریم.
بیا تا تمرین دموکراسی را دوباره از سر گیریم.
بیا تا ما آزادانه مخالفتهایمان را با برداشتهای شما بر زبان آوریم. به احترام حق مخالفت ما بیا .
|