دوشنبه 87/9/11  ساعت 11:57 عصر

پشت صحنه خاطرات مشترک

یکشنبه 87/9/10  ساعت 9:1 عصر

درنگ

 فرصت

خادم مسجد محل، پریشب برای چندمین بار از من پرسید آیا راهی برای بیمه شدن او وجود دارد و همچنین  برای چندمین بار با اعتراض کرد که ما چون سن مان بالای 50 سال( نصاب بیمه گر برای بیمه کردن ) است باید بمیریم؟!

ومن برای چندمین بار قول دادم اگر راهی باشد دریغ نکنم.

با خود گفتم پیرمرد (بالای 70 سال سن دارد) که جوانی اش سپری شده ، فکر می کند همه در کشور دنبال این هستند که او را این دم آخری  تامین کنند غافل از اینکه دستگاههای متولی امر اول دنبال اخذ حق بیمه هستند تا اقدام برای آرامش فکری این امثال این  پیرمرد.

بیشتر که فکر کردم دیدم سینما نیز مانند بیمه گر است وکسی که فکر کند اگر  تا مدتها به سینما کولی ندهد سینما به او اقبال نشان می دهد مانند این پیرمرد . دلگرم شدم که ماندن در این راه بی تدبیری نیست و فرصت برای امثال من زیاد است . اما یک نگرانی هم داشتم:

 آیا اجل آنقدر به پیرمرد مجال می دهد به چنین نتیجه ای برسد؟...

شنبه 87/9/9  ساعت 11:11 عصر

سینما و سیاست -2

سینما و سیاست

حرف آخر  

از همان روزهایی که حلقومهایی فریاد می زدند که در ایران حرف آخر را مقام معظم رهبری می زنند تا همین چند روز پیش که محسن رضایی در جمعی دانشجویی بیان کرد ایران به  مدیریت جمعی نیاز دارد و افزود که نظر من اینست که ایران را هیچ فردی به تنهایی نمی تواند اداره کند و کسانی که فکر می کنند به تنهایی اقتصاد و سیاست  خارجی و امنیت را می توانند حفظ کنند درک درستی از شرایط ندارند.

ادامه مطلب...

شنبه 87/9/9  ساعت 10:26 صبح

هنر برتر

 مقام معظم رهبری :

سینما بلاشک یک هنر برتر است ، یک روایتگر کاملا مسلط که هیچ روایتگری تاکنون در بین    این شیوه های هنری روایت یک واقعیت  و یک حقیقت تا امروز به این کار آمدی نیامده .

                                یک هنر پیچییده و پیشرفته و متعالی

شنبه 87/9/9  ساعت 10:22 صبح

کلمات قصار سینمایی ها

 {در فیلم اقتباسی } فیلم در ذهن شما شکل می گیرد، در حالیکه کتاب روی پایتان است.    

                                                     کلارک گرگ – فیلم نامه نویس و کارگردان

زمانی که رویکرد کارگردان به مواد داستانی سیطره پیدا می کند ، این احتمال وجود دارد که بیننده را از دست بدهیم                      جیمز براردینلی

شنبه 87/9/9  ساعت 10:21 صبح

کلمات قصار سینمایی ها

دیگران...

نزدیک به دوسال طول کشید تا من این داستان طنز سورئال ( رمان خفگی اثر پالاهونیک) را از روی صفحات کاغذ به فیلم نامه بدل کردم .

جمعه 87/9/8  ساعت 3:10 عصر

اعتراضیه

همه مقصرند

این اشتباه محض است که فیلم دعوت حاتمی کیا را با آژانس شیشه ای مقایسه کنیم و انتظار داشته باشیم او همچنان آژانس شیشه ای بسازد. منظورم ژانر(گونه) نیست مرادم فیلم مردم پسند است.

فیلم آژانس شیشه ای فقط همان یک بار جواب می دهد نه بیش .این قصه یکبار بیشتر  گفته نمی شود .

هرچند من با این گفته آقای بهروز افخمی که می گوید" قصه های خوب دنیا گفته و تمام شده است و دیگر قصه خوبی گفته نمی شود مگر تکرار قصه های خوب" اما  قائل به این نیستم که چون مردم از آژانس شیشه ای خوششان آمده باید مرتب آنرا ساخت. این غلط است .

ادامه مطلب...

جمعه 87/9/8  ساعت 2:13 عصر

تجربه 2

در حین ساخت فیلم کوتاه بازنده قرار شد صحنه تیر خوردن بازیگر را دوباره بگیریم.  پیراهن  سفید بازیگر را که خونی شده بود با لاک سفید دوباره آماده کردیم . اما هر بار که با پمپ، خون را به قسمت مورد نیاز می فرستادیم فقط  اطراف محل خونی می شد.

جمعه 87/9/8  ساعت 2:7 عصر

تجربه

 تجربه ساخت فیلم

در حین ساخت فیلم کوتاه بازنده؛ دونفر از بازیگران لباس روحانی داشتند. عمامه یکی از آنها به جهت تحرک زیاد باز می شد. هیچکدام بلد نبودیم دوباره بپیچیم. روحانی هم در دسترس نداشتیم. نتیجه کار بعدها که فیلم را می دیدیم  خیلی آزار دهنده شده بود.

پنج شنبه 87/9/7  ساعت 11:31 عصر

نمونه مدخل

 مدخل فیلم نامه کامل

              من شمارو قبلاً ندیدم؟

پادگان دوکوهه- بیرون حسینیه حاج همت

سکانس اول

غروب – خارجی

 رزمندگان مشغول وضو ساختن از آب حوض مجاور حسینیه حاج همت هستند.

اولین کسی که از کنار حوض مجاور حسینیه حاج همت کنار می رود،امین با آستینهای بالا زده جایش را می گیرد.شتابزده وضویش را می گیرد و سرآسیمه وارد حسینیه می شود.

                                      ادامه مطلب...

لیست کل یادداشت های این وبلاگ